تخم لقی که ولایتی کاشت همیشه مقدمه شکست و تسلیم یک ملت، تغییر باورهای آنان است. با داغ و درفش شاید بتوان مدت کوتاهی بر یک ملت مسلط شد اما تغییر باورهای عمومی می‌تواند برای همیشه خیال استعمارگران را راحت کند. در مناظرات سال ۱۳۹۲، ضربه بزرگی از سوی جریان حامی مذاکره به سرکردگی دکتر ولایتی بر پیکره باور عمومی مردم ایران نسبت به مفهوم «مذاکره» زده شد. آنجا که به مردم القا شد که توافق و مصالحه بُردبُرد با غرب دست‌یافتنی است و علت اصلی عدم تحقق آن تا آن زمان، نه زیاده‌خواهی و روح استکباری شیطان بزرگ، بلکه کارنابلدی و تَصَلُّب و عدم انعطاف طرف ایرانی بوده است. این شد که در اذهان عمومی شد مانع توافق و عامل فلاکت اقتصادی، و در مقابل روحانی شد سردار دیپلماسی و نویدبخش رونق معیشت مردم. تمام عقب‌ماندگی‌های هسته‌ای، بلاتکلیفی‌های اقتصادی، رفتار‌های خفت‌بار در دیپلماسی التماسی و از همه بدتر ناامیدی و یأس یک ملت پس از ۸ سال گدایی، ثمره آن تخم لقی بود که ولایتی در مناظرات کاشت و شجره ملعونه‌‌ای که سال‌های سال با جانش کِشته بود (بچه‌های نیویورک) بر مُقدرات این ملت حاکم کرد و شد آنچه که شد، هم چوب را خوردیم و هم پیاز را. آن جریان اما امروز با تکیه بر ضعف حافظه تاریخی مردم، قدرت رسانه‌‌ای و تبلیغاتی خود، نارضایتی مردم از مشکلات اقتصادی و صد البته به اتکای وقاحت و بی‌شرمی مثال‌زدنی خود در وارونه‌نمایی حقایق، مجدداً به میدان آمده تا کار ناتمام خود را تمام کند خدا از سر تقصیرات ولایتی بگذرد 💠 احمد نبویان 🔗@ahmad_nabavian