با هماهنگی های صورت گرفته، سهميه‌ی برای دیدار با در نیمه‌ی ماه مبارک رمضان، از یکی دو نفر به حدود ۷ نفر رسید. (هرچند شاعران مازندرانی که سعی میکنن از راه‌های غیررسمی و از طریق تهران وارد جلسه بشن باعث میشن از اونطرف سهميه‌ی استان کم بشه، فکر می‌کنم حق الناس باشه) پ‌ن: استاد و استاد شعر خوندند. دوشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۳۰، شاعران قطره قطره در حوزه‌ هنری تهران جمع شدند، رودهایی که آمده بودند تا به اقیانوسی آرام برسند. فضایی پر از مهربانی و لبخند با دوستانی قدیمی که دیدار تازه می‌کردند. اتوبوس شاعران ساعت ۱۷ به سمت حسینیه امام خمینی(ره) حرکت کرد. سلام ، سلام ، سلام صف های نماز تشکیل شده، سربازهایی که سلاحی جز قلم و اندیشه ندارند، صفوف نماز رو تشکیل دادند. صدای تپش قلب توی سر می‌پیچید، نبض ها با ثانیه شمارها مسابقه گذاشتند. خبر آمد که ز معشوق خبر می‌آید حضرت آقا به حسینیه تشریف آوردن، باز هم تلاقی اشک ها و لبخندها، باز هم شاهد لبخند پدری مهربان به فرزندانش هستیم. آقا نزدیک شدند که کنارم بودند چند قدم جلو رفتند و در آغوش آقا قرار گرفتند. عزیز کتاب شاعران رو معرفی می‌کرد و شاعران چهره به چهره با حضرت ماه روبرو می‌شدند. هر چه گشتیم کتاب و که به حوزه هنری فرستاده بودم در جمع کتاب‌ها نبود!!! هرچه هم گفتم و گشتند پیدا نشد!! نمیدانم عجیب بود یا قسمت نبود!! شاعران همسفره‌ی افطار کریمانه‌ی حضرت آقا بودند. با طعم جلسه‌ی شعرخوانی در طبقه‌ی بالای حسینیه رسما شروع شد طبق معمول خیلی از شاعران پیشکسوت و همیشگی، در کنار چند شاعر جوان خانم آذرمی‌دخت صفوی از هندوستان گفتن امشب با چشم خودم دیدم که رهبر معظم چقدر نسبت به شعر و ادب ذوق دارند و واقعا یک شخصیت منفرد هستند. سیاستمداران و کشورداران مختلف به امور اجتماعی و اقتصادی میپردازن و به امور ادبی و شعری اینقدر توجه ندارند. حضرت آقا فرمودند: عقلشون نمی‌رسه😁😁 خنده‌ی حضار😀😀 ۳۰ نفر شاعر اصلی شعر خوندند، قرار بود ۱۰ شاعر ذخیره هم شعر بخونند، ۳۷مین نفر لیست که شعرش رو خوند، آقای قزوه اعلام کرد، خب همه‌ی شاعران لیست، شعر خواندند! جلسه دراختیار حضرت آقاست... آقا فرمودند: آقای علا بخونند . . آقای مؤدب هم نخوندن مثل آقای سیار خنده‌ی حضار😀😀 یاعلی🌱 @ahmadiraninasab