الهی از کفم رفت دختر من چراغ خانه ی من اختر من همی نالم زمرگش روز وشبها که دختر جان پدر گردیده تنها زداغت ناله ها دارم عـــــزیزم چسان از کف تو را دادم عـــزیزم چرا تنها رها کردی پدر را نمودی پاره پاره این جگر را اگر بودی کنار بستــــر من به وقت احتضارم دختر من سرم را میگرفتی روی زانو عزیز جان بابا ای  مهر بانو ولی حالا به جایت دختر مــن سرت گیرم به دامن گوهر من چسان آرام سازم من دل خویش دلی را که بود دایم به تشویش دلی را را که زداغت خون نمودی مرا از دوریت  مجنون نمودی (فراز) دسـت دعا دارد همیشه بقاء دختــــران خواهد همیشه 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e