جلسات قرارگاه راهبری مساجد استان را از ۳۰ فروردین شروع کردیم. جلسه اول در بیت ایشان بود. ساعت ۹ صبح. گفتند به دلیل اهمیت مسئله مساجد، جلساتمان هفتگی و جلسه بعدی در دفتر فرمانده سپاه عاشورا ساعت ۸ صبح باشد. ساعت ۷:۳۰ صبح از دفتر فرماندهی تماس گرفتند که پس کجایید. حاج آقا آمده‌اند و هنوز از باقی اعضا خبری نیست. در همان جلسه وقتی زمان جلسه سوم را مشخص می‌کردیم، گفتند ساعت ۷:۳۰ در حوزه علمیه باشد. ساعت هنوز ۷:۳۰ نشده بود که به حوزه علمیه رسیدم. دیدم محافظشان در حیاط است. پرسیدم کی آمدید؟ گفت یک ربعی می‌شود که رسیده‌ایم. بنا شد جلسه چهارم را در اوقاف برگزار کنیم. گفتم چه ساعتی، گفتند ۷ صبح بهتر است. کارهای دیگری هم هست که باید برسم. هنوز ۷ نشده بود که به اداره کل اوقاف رسیدم. دیدم باز زودتر از همه ما آنجا هستند. بارها برای کارهای مختلفی به دفتر ایشان می‌رفتم. هر ساعتی رفتم، دیدم زودتر از همه در دفتر هستند و مشغول رتق و فتق امور مختلف. آرزو به دلم ماند یک بار بروم و ایشان بعد از من بیایند. اگر دیر می‌رسیدم، برای جلسه‌ای یا بازدیدی می‌رفتند و دیگر آن روز نمی‌توانستم ببینمشان. 🆔 @ahmadzakeri_ir