صلیحی: 🔳 دست احمدی نژاد نمک نداشت... ◼️داستان احمدی نژاد داستان عجیب و غم انگیزیست. ۱- احمدی نژاد اولین رییس جمهوری بود که پس از انقلاب در رسانه ملی اعلام کرد ، مشکل جوانان موهایشان نیست بلافاصله عده ای مدعی شدند می خواهد بین زن و مرد دیوار بکشد. ۲- احمدی نژاد اعلام کرد همه بیایند زیر پرچم انقلاب ، همه خودی هستند ؛ چند روزی نگذشته بود که او را دیکتاتور خواندند. ۳- همه تریبون های داخلی و خارجی شاهد استکبار ستیزی او بودند، همواره با صدای بلند فریاد می زد : صهیونیسم و رژیم جاعل صهیونیستی نابودشدنی است ، ولی همه دیدند مدعیان دین داری در عین بی تقوایی او را یهودی زاده خواندند. ۴- عاشق رهبری بود ، گفت رابطه ام با رهبری رابطه پدر و پسریست، گفت زندگی در سایه ولایت فقیه ، تمرین زندگی در سایه امام عصر(عج) است ، عده ای عمار پندار فریاد بر آوردند که دروغ می گوید او ضد ولایت فقیه است. ۵- از همان ابتدای ریاست جمهوریش گفت برای درست کردن نقص ظاهر دختران سرزمینم، گشت ارشاد راه حل مناسبی نیست؛ بی انصاف ها جار زدند او بانی گشت ارشاد است. ۶- قبل از همه سخنرانی هایش به امام عصر (عج) متوسل می شد و از ذکر اللهم عجل الولیک الفرج مدد می گرفت ، اما عده ای نا مسلمان گفتند او حجتیه است. ۷- تا گفت : مردم ولی نعمتمان هستند؛ گفتند طایفه گرایی! ۸- تا گفت : من خادم کوچک ملتم ؛ گفتند پوپولیستی. ۹- تا گفت : بیت المال و ذخایر این کشور مال مردم است ، عده ای بر آشفتند و گفتند گدا پروری. ۱۰- تا گفت : انرژی صلح آمیز هسته ای حق ماست ؛ گروههای سیاسی او را جنگ طلب خواندند. ۱۱- تا گفت : انسانِ آزاد ، گفتند اومانیستی. ۱۲- تا گفت : عدالت ، گفتند کمونیستی. ۱۳- تا گفت آزادی ، گفتند پلورالیسمی. ۱۴- وقتی بخاطر مصالح کشور سکوت کرد فریادها بلندتر شد که کذابی ، حجتیه ای ، فراماسونی ، رمالی، جن گیری ، جاسوسی و در نهایت او را منحرف خواندند. ◼️داستان احمدی نژاد، داستان تکراری تاریخ است ؛ داستان صالحینی که گفتند "هل من عدالت" و می بایست ذبح می شدند. عدالت واژه ای است که بزرگان ما که بر زبان جاریش کردند ، کمترین تاوانش خوردن سیلی بر صورت دختر سه ساله بود و حنجرهایی که بریده شد و چوبی که بر لب و دندانشان کوفتند ، و در تراز پایینتر امیرکبیری که از عدالت دم زد و در حمام به خون غلتید... ◼️آری بدون دادن بها نمی توان از عدالت سخن گفت... 🔳با بالا گرفتن مجدد پروژۀ "احمدی نژاد هراسی" لازم است برای روشن شدن فضا ابعاد مختلف این پروژه را مورد بررسی قرار دهیم. ◼️"احمدی نژاد هراسی" تقریباً از آنجا شروع شد که شیمون پرز ملعون رئیس سابق رژیم جعلی اسرائیل در مصاحبه با شبکۀ فاکس نیوز به تاریخ 2 مهر 1389 در مورد احمدی نژاد گفت : «ما باید وضعیتی به وجود بیاوریم که در آن، بودن با احمدی نژاد به یک ننگ تبدیل شود. او یک دیکتاتور است. او یک قاتل است. او یک تروریست است… او تقریبا به عنوان یک قهرمان فرهنگی پذیرفته شده است. چنین وضعیتی مایه شرمساری است. ما باید ارزشهایمان را تقویت کنیم. باید اهمیت شرمسار بودن را برگردانیم.» از آن تاریخ به بعد و پس از دستور صریح رئیس رژیم صهیونیستی به عوامل پنهان و آشکارش در سراسر دنیا شاهد اتحادی باور نکردنی و اجماع اضدادی منحصر به فرد بر علیه احمدی نژاد بودیم که دامنۀ آن بسیار وسیع، متنوع و غیرقابل باور است. دلیل "ترس" و "هراس" صهیونیست ها، سلطنت طلبان، منافقین و ضد انقلاب داخلی از احمدی نژاد که کاملاً مشخص است و اگر این ترس وجود نداشت و ایشان از آمدن احمدی نژاد حمایت میکردند جای تعجب و سئوال بود. ◼️برای جدا کردن حمایت مردمی از احمدی نژاد و ترساندن عامۀ مردم نسبت به وی، خیانت هایی مانند گِرا دادن نقاط مؤثر در تحریم توسط مهدی هاشمی و تیمش و بحران ارزی که به تبع آن افزایش قیمت های ناگهانی و فشار اقتصادی به مردم شکل گرفت که بعد ها مشخص شد پای حسین فریدون و صفدر حسینی و علی رستگار سرخه ای و صرافی هایشان در میان بود و برای جدا کردن بدنۀ مذهبی و معتقد هم پروژه های جداگانه ای مانند ترساندن مردم از "مکتب ایرانی" و "ارتباط با مرتاض 400 ساله" و "مقابلۀ با ولایت فقیه" و "تعدیل انتخابات" و "بیرون دادن سی دی قرمز" و در یک کلام "انحراف" کذایی که هاشمی رفسنجانی مغرورانه و سرمستانه در فروردین 93 اعتراف کرد که بله «جریان انحرافی یادگاری من شد» مورد استفاده قرار گرفت. ◼️اما امروز و با گذشت بیش از 6 سال از صدور فرمان شیمون پرز بر علیه احمدی نژاد، افکار عمومی از خود میپرسند که دقیقاً از چه چیز احمدی نژاد باید بترسم که خود "ترسانندگان" ما از احمدی نژاد، بر سرمان نیاورده اند ؟ از تکبّر و تفرعن و اشرافی گری و کاخ نشینی و نجومی بگیری احمدی نژاد و اطرافیانش باید بترسیم و یا تحریف قیام عاشورا برای توجیه مذاکرۀ پشت پرده. ادامه👇