💕در غرفه‌ی دخترانه رضوی اما امشب ... کمی و یا بیشتر از کمی با شب های دیگر فرق داشت موج خروشان نگرانی و اضطراب در چشم های همه پدیدار بود بعضی ها هم با بغض گلو کلنجار میرفتند از تلفیق حادثه پیش آمده و شب آخر مراسم چیزی به جز این احوالات انتظار نمیرفت آهنگ ها ملایم تر شد سعی داشتیم امشب را مختصر به پایان برسانیم گرچه ازقبل قرار گذاشتیم امشب را سنگ تمام بگذاریم خلاصه بگویم کسی شادیِ زیاد به دلش نبود تنها جمله ای که به زبان همه میچرخید این بود: خبری نشد؟ هرکسی از منظر خودش استدلال خودش را داشت اما حاجت ها یکی بود همه در این شبِ مبارک سلامتی رئیس جمهور را میخواستند بی خبری خودش خبر بدی بود... قبل از شروع برنامه همه موبایل هایشان را چک میکردند یکی شبکه خبر را یکی کانال های خبری را یکی وبسایت هارا... حالا به این دلهره ها دل کندن از چند شب کنارهم بودن و ذوق و شور و اشتیاق و ثبت خاطرات و لحظات دلنشین و شوخی ها و خنده ها و اشک ها را اضافه کنید زبانمان به خداحافظی نمیچرخید فکر اینکه از فردا شب دیگر این شور و هیجان و این حال و هوا نخواهد بود غمگین تر مان میکرد اما چاره ای جز خدا حافظی نبود سعی کردیم از لحظات پایانی فیلم و عکس به یادگار بگیریم امشب اسم امام رضا که امد چشم ها بارید متفاوت تر از هر شب پر شور تر و با شکوه تر از هرشب... دعا کردیم توفیق داشته باشیم سال بعد هرچه با شکوه تر این جشن را برگزار کنیم 💗 ۳۰اردیبهشت ۱۴۰۳✨ آخرین شب از جشنِ دخترانه رضوی🦋 شانزدهمین جشنواره آه و آهو🌿 دل نوشته یکی از دختران رضوی ✏️هانیه رسولیان @ahoahoo_dokhtar