👊 وقتی طوفان خشم تنوره می‌کشد، از خودت فاصله بگیر و به دیگران گوش بده (۳) 🔰 یان لزلی، کتاب در دام تعارض، فصل پنجم طی چند هفتۀ بعد، طوفانِ غم، خشم و مشاجره در کل کشور تنوره می‌کشید، طوفانی که از شارلتزویل برخاسته بود. مرگ هدر به بحرانی برای سیاست‌های دولتی تبدیل شد و شکاف نژادی را، که در سراسر تاریخ آمریکا وجود داشت، عمیق‌تر کرده بود. سوزان برای هدر مراسم خاک‌سپاری ترتیب داد، اموال و دارایی‌هایی او را بذل‌وبخشش کرد، در همین حال با خبرگزاری‌هایی از سراسر جهان ارتباط داشت و تماس‌هایی از سیاست‌مداران و سلبریتی‌ها دریافت می‌کرد. در این اثنا آلفرد، به‌درخواستِ سوزان، کمک کرد تا بنیاد خیریه‌ای به نام هدر تأسیس شود تا بتوان وجوهی را که ازسوی خیّرینِ سرتاسر دنیا اهدا می‌شد در راه خیر به کار انداخت. این مؤسسه نُه روز پس از مرگ هدر ثبت و پذیرای وجوه دریافتی شد. حدود شش هفته پس از آن روز شوم، کنسرت خیریه‌ای برای آسیب‌دیدگانِ حادثۀ شارلتزویل برگزار شد. گروه دِیو مثیوس این کنسرت را برگزار کرد. ترکیب برنامه شامل اجرای آریانا گرانده و جاستین تیمبرلیک هم می‌شد. دختر بزرگ آلفرد، که سال اول تحصیلش در دانشگاه را می‌گذراند، به‌همراه سه هم‌اتاقی‌اش به خانه برگشت تا در مراسم شرکت کند. در پایان مراسم، آلفرد دخترش را در آغوش کشید و هر چهار دختر عازم دانشگاه شدند. حدود چهل دقیقۀ بعد، آلفرد تماسی از دخترش دریافت کرد. ماشین آن‌ها خراب شده بود. آلفرد به جاده زد تا مشکل را حل کند، اما چون نتوانست ماشین را تعمیر کند، با یدک‌کشِ اتومبیل تماس گرفت ادامه دارد ... 📌https://eitaa.com/joinchat/3720216672Cd1fa9b2082