توهم یک قهرمان 📍چرا ظریف از رو‌ نمی‌رود؟ 🔻 دفاع مجدد ظریف از محمدعلی شعبانی جاسوس امنیتی در کلاب هاوس خبرنگار اجاره ای فرید مدرسی! 🔹 علی علیزاده نوشت: جناب آقای ظریف، شما در کلاب هاوس بارها فرمودید سریال گاندو از ابتدا تا انتها کذب است! و اتهام به محمد شعبانی کاملا دروغ است!! 🔹 من هیچگونه دفاعی از گاندو ندارم و اطلاعی هم از جاسوس بودن شعبانی ندارم اما فقط یک سوال ساده از شما دارم: آیا محمد شعبانی سال دو‌هزار و‌ هفت (هشتاد و شش) به اسراییل سفر کرده یا نه؟ و آیا شما از این سفر مطلع بودید یا نه؟ 🔹 همه میدانند محمد علی شعبانی سال دو هزار و هفت که به اسراییل سفر کرد کارآموز نایاک بود و نایاک و تریتا پارسی در آن زمان در حال ایجاد روابطی سطح بالا در اسراییل بودند. جولای دوهزار و هشت (یعنی فقط چندماه بعد سفر شعبانی) رییس نایاک، تریتا پارسی و وزیرخارجه سابق اسراییل، شلومو بن-امی، آنقدر بهم نزدیک شده‌بودند که در کریستین مانیتور مقاله‌ مشترک می‌نوشتند: https://www.csmonitor.com/Commentary/Opinion/2008/0702/p09s01-coop.html 🔹 کارآموز سابق نایاک بعد از سفر به اسراییل خیلی سریع رشد کرد. کمتر از سه سال بعد از سفر به اسراییل، در آگوست دوهزار و ده (مرداد هشتاد و نه)، شعبانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت استخدام و خیلی زود سردبیر نشریه مهم این مرکز -فصلنامه شورای روابط خارجی- شد. شغلی که قبل ازاو متعلق به مذاکره کننده ارشد ایران در دور اول مذاکرات هسته‌ای یعنی سیدحسین موسویان بود. 🔹 رییس اصلی شعبانی در ساختمان ۹ طبقه مرکز تحقیقات استراتژیک در خیابان نیاوران که تنها چند ده کارمند داشت چه کسی بود؟ رییس جمهور آینده ایران، حسن روحانی! 🔹 آیا این فرض که شعبانی طی سه سال کار در مرکز خود را به روحانی نزدیک کرده باشد کاملا بدون مبنا است؟ آیا مقالات فراوانی که شعبانی در این سله سال به انگلیسی نوشت با اجازه یا صلاحدید آقای روحانی بوده‌است؟ 🔹 از رابطه روحانی و شعبانی چیزی نمیدانم اما دی ماه نود و یک، یعنی شش ماه قبل از انتخاب روحانی به ریاست جمهوری، شعبانی در حالیکه هنوز رسما کارمند مرکز تحقیقات و سردبیر فصلنامه مرکز بود، به همراه سیدحسین موسویان، از نزدیکترین افراد به مرحوم رفسنجانی در سیاست خارجی، مقاله مشترکی در نیویورک تایمز مینویسد به نام چگونه با ایران سخن بگوییم! 🔹 متن مقاله مشترک شعبانی، کارمند رسمی مرکز استراتژیک تشخیص «مصلحت» و سیدحسین موسویان (که در آن زمان رابطه نزدیکی با مهدی هاشمی رفسنجانی در لندن داشت) به تلاشهای پیشین حسن روحانی برای صلح با آمریکا اشاره میکند و با این پاراگراف نسبتا عجیب تمام میشود: آقای اوباما و مذاکره کننده اصلی، وندی شرمن، باید روی معنای دو کلمه تامل کنند «maslahat» و aberou. منظور همان کلمات فارسی «مصلحت» و آبرو هستند. 🔹 شش ماه بعد از این مقاله، رییس مرکز پژوهشهای تشخیص مصلحت از نیاوران به پاستور می رود. شعبانی هم که حالا به لندن آمده و از نزدیکان حلقه خانوادگی روحانی شده، برای دو سال آینده، مسئولیت روابط عمومی تیم مذاکره کننده هسته‌ای را برعهده میگیرد! 🔹 باور نکردنی است! از سفر به اسراییل تا اندرونی مذاکرات در شش سال!! 🔹 اطلاعات بالا خیال پردازی نیست. همه با جستجوی ساده اینترنتی برای هر کس با آشنایی اندک به انگلیسی قابل دسترس است. تکرار میکنم. این حرفها هیچکدام اتهام به روحانی یا ظریف نیست. هدف ایجاد شبهه درباره این دو نفر یا میزان وطن دوستی این دو نفر هم نیست. 🔹 موضوع یک «گاف» خیلی بزرگ امنیتی است که اگر در هر کشور دیگر اتفاق افتاده بود به رسوایی می‌انجامید. 🔹 مساله گاف آوردن کارمند سابق نایاک با رابطه با اسراییل به اندرونی مذاکرات هسته‌ای است فقط چون این کارمند انگلیسی میدانسته است. مساله به خطر انداختن میزان امتیازاتی است که ایران میتوانست در این مذاکرات بگیرد. مذاکراتی که سرنوشت تلخش امروز باعث بی‌ثباتی اقتصادی هشتاد میلیون ایرانی شده و امنیت ملی ایران را به خطر انداخته. مساله سوراخهای جدی امنیتی دولت لیبرالی است که عشق غرب کورش کرده است. 🔹 امروز هم مطمئن هستم دشمن، شعبانی های بسیاری را دارد وارد سیستم میکند