🔻آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد
☘این داستان که در مورد آش نذری هست و در زمان ناصر الدین شاه انفاق افتاده هست ناصرالدین شاه سالی یکبار آش نذری می پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می یافت تا ثواب ببرد. رجال مملکت هم برای تهیه آش جمع می شدند و هر یک کاری انجام می دادند.
☘خلاصه هر کس برای تملق وتقرب پیش ناصرالدین شاه مشغول کاری بود. خود شاه هم بالای ایوان می نشست و قلیان میکشید و از بالا نظاره گر کارها بود. سر آشپزباشی ناصرالدین شاه در پایان کار دستور می داد به در منزل هر یک از رجال کاسه آشی فرستاده می شد و او می بایست کاسه آن را از اشرفی پر کند و به دربار پس بفرستد
☘کسانی راکه خیلی میخواستند تحویل بگیرند روی آش انها روغن بیشتری می ریختند. پرواضح هست آنکه کاسه کوچکی از دربار برایش فرستاده می شد کمتر ضرر میکرد و آن که مثلا یک قدح بزرگ آش که یک وجب روغن رویش ریخته شده دریافت میکرد حسابی بدبخت می شد.
☘به همین علت در طول سال اگر آشپزباشی با یکی از اعیان یا وزرا دعوایش می شد به او میگفت بسیار مفید بهت حالی میکنم جهان دست کیه… آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد.
🌹🌹🌹🌹🌹