دخترک تازه به تشرّف رسیده ی ۹ ساله ی من چه اشک ها که این چند روز برای رئیس جمهورش نریخت...
با عشق تمااااااام پا به پای تابوت شهدا آمد و با هق هق گریه می گفت:
مامان من خیلی رئیس جمهور رو دوست داشتم،دلمون که براش تنگ می شه نبینیمش،حالا آقا چجوری می تونه نبینتش...
می گفت: کاش زیاد باشن از این آدم ها...
میگفت: مامان پشت تابوتشون ازشون خواستم منم مثل خودشون خیلی پرتلاش کنن تا اینکه کمک باشم زودتر امام مهدی(عج) ظهور کنن...
زینب سادات حسینی | ۲خردادماه۱۴۰۳ | به دنبال تابوتِ شهدای خدمت،تهران
🌿
@akasbanoo_ir