#پسر_دلفینی
تصمیم گرفتیم خانوادگی بریم اما خیلی خانوادگی!! 😍 از شب گذشته چند نفر از رفقای عزیز رو با خبر کردم تا اینکه انیمیشن پسر دلفینی رو همراه با گلبچههای نازنینشون (١٧ نفری بودیم😉) در سینما دیدم. اثری که در سطح خودش به لحاظ فرم و محتوا قابل توجه بود؛
1⃣ یکم: بهرهگیری از نمادها به خوبی در این فیلم انجام شده بود؛ همینطور که میدونید رابطه فرهنگ و نماد، مثل رابطه بدن و اعضاء بدنه؛ فرهنگ بدون نمادها دیگه فرهنگ نیست! به عبارتی نماد چنان در معنى ذوب میشه که میشه به جاى احضار معنى از نمادش استفاده کرد و همین نماد باعث تسهیل انتقال معنای مطلب فرهنگی مورد نظرمون میشه و جالبه بدونید با توجه به ظرفیت بالای تبلیغی نمادها، در قرآن کریم خدا با عنوان قاعده اساسی تعظیم شعائر الهی در جامعه دینی، از این اصل یاد کرده. در این سینمایی دلفین، هشتپا (اختاپوس) و... هر کدوم در نمادشناسی مورد بررسی و توجه هست مثلاً با تماشای دلفین به یاد تعادل و هماهنگی، مهربونی، صلحجویی و قدرت درونی عمیق میاُفتیم و اختاپوس هم نمادی از چنبره زدن و نوعی مافياست، قدرتی که با اون ظاهر ترسناک و سياه در اطراف چیزی خودش رو محاط میکنه تا اونجایی که گاهی به مرگ اون چیز یا اصل و قانون میانجامه
2⃣ دوم: یکی از شیوههای قرآن کریم در انتقال پیام و معنا و "ارزشهای خانوادگی، اجتماعی و انسانی"، استفاده از اصل داستان و قصهگویی هست و نکته اینجاست که این پیامها به دلیل غیرمستقیم بودن، برای مخاطب دلنشینتر، جذابتر و دوستداشتنیترن. تا جاییکه میتونه ریشه خیلی از انحرافات رو در نوجوانها بخشکونه و بر اونها تأثیرات تربیتی داشته باشه
3⃣ سوم: اما فیلم چی بود؟
جنگ خیر و شر! مبارزه سیاهی و سفیدی! ، همراهی، همدلی، همفکری، همکاری، مادر، دفاع و ایثار اون هم بدون اینکه اسمی از ایران و خلیج فارس برده بشه؛ کاملاً حس میکردی در موقعیت بچههای آبادانی اما در تنگه هرمز! 😎
4⃣ چهارم: البته از نقاط ضعف محتوایی فیلم هم نمیشه صرفنظر کرد؛ با توجه به اثرگذاری بالای رسانه بهطور عام و انیمیشن بهطور خاص بر روی کودکان و حتی مقبولیتش برای والدین، مسئله رقص و رقص مختلط حتی در قالب شوخی اون هم در یک محصول خودی قابل نقد و حائز اهمیته. سبک و سیاقی که در دامان فرهنگی دیگهای زاده شده و از لحاظ محتوایی وامدار تولیدکنندگان غیربومی و فرهنگ غربیه؛ فرهنگی که تفاوتها و تضادهای بنیادینش با فرهنگ خودی، بر کسی پوشیده نیست. شاید یکی از بزرگترین آسیبهایی که باعث میشه ذائقه کودکان و تلقیشون رو از شادی به شدّت تحتتأثیر قرار بده، همین باشه جوری که مخاطب کودک و نوجوان در طول زمان، بُروز شادی رو تنها در قالب رقص و پایکوبی مشاهده میکنه، تا جاییکه بهش خو میگیره و ذائقهش در بزرگسالی، نوع دیگهای از شاد بودن رو که همراه با جذبه معنوی و آرامش درون باشه و نه حرکات تند بدنی، نمیتونه درک کنه. در حرمت رقص هم روایات بسیاری آورده شده بهطوری که حرام بودنش، مورد اجماع فقهاست. مسئلهای که بهعنوان یک موضوع فرعی در کنار سایر آموزهها و سبکهای زندگی در فیلم گنجونده شده که خواسته یا ناخواسته به تعریفی برای ابراز شادی تبدیل خواهد شد
5⃣ پنجم: از طرفی هر چند سازنده تلاش کرده مسئله حجاب و محرم و نامحرم رو بهصورت یک امر بدیهی، محترم و حتی باورپذیر در این اثر بگنجونه اما معتقدم تناقضهای جزئی موجود در فیلم (قابل گفتگو و تأمله) این مهم رو در ضمیر ناخودآگاه مخاطب نوجوانش به حاشیه کشونده!
6⃣ ششم: راستی مشغول تماشای دقایق پایانی فیلم بودم که یکی از بچهها بهم گفت: این هواپیمایی که مادر پسر دلفینی توش بود و سقوط کرد آیا همون ماجرای حمله موشکی ناوجنگی آمریکا به هواپیمای مسافربری سال ۶۷ نیست؟ فارغ از اینکه سازندگان چنین هدفی داشتن یا نه اما این تداعی و تصویرسازی هم به نوبه خودش برام خیلی جالب بود!
7⃣ هفتم: مثل همیشه دوبلهها عالی بود
خصوصاً نادر سلیمانی و تورج نصر و همه!😊
8⃣ هشتم: خلاصه اینکه برای کودک و نوجوان در این روزهای حساس و مهم ایران اسلامی عزیز اگه ارادهای باشه مفاهیم فرهنگی و دینی با توجه به غنای محتوایی و فنی خودمون، قابلیت تصویرسازی هنری زیادی رو داره.
⏹ آخر: دستمریزاد به همه عوامل. یاعلی
📌قنوت خمار
@ghonootekhoma