براندازی یا خودارضایی سیاسی؟
چندی قبل که حامد اسماعیلیون با نخست وزیر کانادا دیدار کرد یاد عکس ملاقات مسعود رجوی با صدام افتادم، امروز هم که دیدم مسیح علینژاد با رییس جمهور فرانسه دیدار کرده باز یاد همان عکس افتادم. چرا؟ آیا چون من طرفدار جمهوری اسلامی هستم دارم متعصبانه تمام اپوزیسیون این نظام را مثل رجوی و تمام حامیان آنها را مثل صدام می بینم یا برای این «تشابه» دلیل دیگری هم دارم؟
ماجرا فراتر از رجوی و اسماعیلیون و علینژاد یا صدام و ترودو و مکرون است. در تاریخ ایران ندیده ام کسی «با حمایت خارجی» حتی در همین دنیا موفق و عزیز شود. چه برسد به آنکه بتواند برای کشورش کار مثبتی کند. این یک مساله ساده نیست. یک موضوع بنیادی و مهم در عالم سیاست است. حداقل اگر تاریخ دو قرن گذشته ایران را خوب و منصفانه بخوانید هیچ جا نمی بینید که کسی با حمایت بیگانه توانسته باشد موفقیتی کسب کند. هرکس چنین اشتباهی کرد در نهایت یا خودش سرنگون و ذلیل شد یا اگر هم قدرت گرفت بیشترین خیانت را به ایران و ایرانی انجام داد. اگر اهل مطالعه باشید همین کفایت می کند اما بگذارید چند مثال را هم مرور کنیم:
1. به گفته دوست و دشمن رضاخان، او با حمایت انگلیس بر سر کار آمد و کودتای 1299 یک پروژه انگلیسی بود. اما سرنوشتش چه شد؟ بعد از یک دوره ایجاد خفقان بی سابقه در ایران و موج کشتاری که در میان همه اقشار از روحانیت تا روشنفکران راه انداخت، در نهایت توسط همان انگلیسی ها به یک جزیره دور تبعید شد و در همانجا هم با ذلت مرد. یعنی کسی که سالها شاه ایران بود و کسی حق نداشت روی حرفش حرف بزند، حتی نتوانست تصمیم بگیرد که در خاک کشور خودش بمیرد.
2. محمد مصدق را به یادآورید. کسی که به امریکا اعتماد کرد و تصور می کرد با حمایت آنها می تواند از شر انگلیسی ها راحت شود و نفت ایران را ملی کند. چه بلایی سرش آمد؟ همان امریکا علیه او کودتا کرد، شاه را برگرداند و شاه هم مصدق را به حاشیه تهران تبعید کرد تا او هم در همانجا از دنیا رفت.
3. بعد از انقلاب هم از این مثالها زیاد است. از رجوی ملعون بگیرید که به دامن صدام پناه برد و الان سرنوشت خودش نامعلوم است تا بختیار که می خواست با کمک فرانسوی ها کار جمهوری اسلامی را تمام کند و سالها پیش، خودش در همان فرانسه به جهنم رفت.
حالا سرنوشت سید روح الله خمینی را با دقت مرور کنید. کسی که به جز خدا و بعد توده های مردم ایران به هیچ قدرت خارجی روی خوش نشان نداد اما با اتکا به همین دو عنصر از تبعید اجباری به ایران بازگشت و زمانی که از دنیا رفت «بزرگترین تشییع جنازه تاریخ» برایش رقم خورد. او توانست تاریخ 2500 ساله شاهنشاهی یعنی 25 قرن حکمرانی پادشاهی در ایران را تغییر دهد و رهبر تنها انقلابی در جهان باشد که بعد از پیروزی، خود را به رای مردم گذاشت.
این همه رکورد شکنی چگونه توسط او رقم خورد؟ حتما دلایل متعددی دارد؛ از اخلاص و ایمان او به خدا بگیرید تا فهم و ذکاوت و شجاعتش؛ اما یکی از مهمترین دلایلش همین بود که هیچگاه در هیچ سطحی به هیچ قدرت خارجی اعتماد نکرد و آنقدر به خود و مردمش باور داشت که دست دخالت غرب و شرق را همان ابتدا از ایران برید.
اینها صرفا مرور تاریخ نیست، مرور «فرمول موفقیت» است. انتهای تکیه به صدام و ترودو و مکرون و... ذلت برای همان فرد تکیه کننده است. اینها بدیهیاتی است که خوشبختانه اپوزیسیون جمهوری اسلامی آن را نمی فهمد و اگر می فهمد دوست دارد همچنان در فضای توهم خودش باقی بماند و با این عکسهای دو نفره «خودارضایی سیاسی» کند.
عضو کانال شوید 🔻
https://eitaa.com/joinchat/1844903939C0e8d01846b