🔳 درست است که بیحجابی، ریشههای مختلفی دارد و باید بهجای معلولها با علّتها برخورد کرد و به اصلاحهای اساسی روآورد، امّا این سخن به آن معنی نیست که مواجهۀ حاکمیّتی با بیحجابی را به «متغیّرهای متعدّد» متوقف کنیم و به این ترتیب، این برنامه را دچار «تعلیق» نماییم. اگر مواجهه با بدحجابی را به ازدواج، اشتغال و تربیت جنسی و … «مشروط» سازیم و اینطور استدلال کنیم که با سامانیافتن این امور، وضع حجاب نیز اصلاح خواهد شد، یعنی «یک مسأله» را به «مسألههای فراوانی» گره زدهایم، حالآنکه باید هم به «مسألۀ بیحجابی» پرداخت و هم به «مسألههای دیگر». چنین تعلیقی، به معنی «توقف» خواهد بود و وضع را بدتر و پیچیدهتر خواهد کرد. منطق معقول این است که در عین برخورد با ریشهها، در این سطح نیز فعّال بود. برای مثال، نمیتوان گفت که چون فقر در دزدی و ضعف دیانت و طمع و … ریشه دارد، پس باید بهجای برخورد با دزدها، با این سرچشمهها برخورد کرد.
دوگانه ی شرع ، عرف
نمیتوان از «شرع» به نفع «عرف»، عقبنشینی کرد و گفت چون مردم یکی از ارزشهای دینی را نمیپذیرند و آن را نمیپسندند، پس باید از آن چشم پوشید و حکم الهی را نادیده انگاشت. خدای متعال که ارزشهای دینی را تشریع کرده، چنین اجازه و امکانی به ما نداده است. ازاینرو، دستکشیدن از احکام و ارزشهای الهی با این توجیه که مردم با آن همراه نیستند، یک سیاست مشروع نیست. دین آمده است تا جامعه را بر اساس ارزشهای خویش «تغییر» دهد و یک «انقلاب بنیادین» در جامعه ایجاد کند، نه اینکه هرجا دریافت که همه یا بخشی از مردم با یکی از ارزشهای الهی مخالفت دارند، «عقب» بنشیند و «تساهلوتسامح» بورزد. پس نمیتوان اجرای حکم شرع را به وجود «زمینۀ اجتماعی» و «مقبولیّت مردمی»، گره زد، بلکه باید تلاش کرد جامعه با آن ارزش الهی، همراه و موافق شوند. کسانی هستند که به محض شکلگیریِ چنین برداشتی از فضای اجتماعی، بهجای آنکه در پی اقناع و روشنگری باشند و ذهنیّتها را به نفع دین تغییر بدهند، «عقبنشینی» و «انفعال» را توصیه میکنند. از این گذشته، نمیتوان ادّعا کرد که عموم مردم با الزام حکومتی به حجاب، مخالف هستند و از حجاب اختیاری دفاع میکنند. چنین تصویر و تفسیری از جامعه، دلبخواهانه و غیرمستند است.👤مهدی جمشیدی
#جامعه #لبیک_یا_خامنه_ای
📌
@fardissokotmamnoo