🔰 گوشه‌ای از مقام «نوکران» حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» ... در روایت آمده است: وقتی حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها به شهادت رسید ، «امّ اَیمن» سوگند خورد که در مدینه نماند؛ زیرا طاقت دیدن آن مواضع و محل‌هایی که حضرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» را در آنجا دیده بود، نداشت. لذا مدینه خارج شد و به سوی مکّه حرکت کرد. در بین راه، آب او تمام شد و تشنگی شدیدی بر او غلبه کرد، پس دستان خود را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: یَا رَبِّ أَنَا خَادِمَةُ فَاطِمَةَ تَقْتُلُنِی عَطَشاً؟! 🔻پروردگارا! من خادم حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بودم. آیا می‌خواهی مرا به واسطۀ عطش و در حال تشنگی قبض روح کنی؟! در این حال خدای متعال دلوی آب از آسمان برای او فرستاد. او از آن آب نوشید و هفت سال از آب و غذا بی نیاز گردید. به طوریکه مردم او را در روز بسیار گرم به دنبال کارهایی می‌فرستادند، ولی هرگز تشنه نمی‌شد. 📚 الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۵۳۰ ✍نیست کاری بهتر از خدمت برای فاطمه نیست مُزدی بهتر از مزدِ عزای فاطمه از تمام نوکری شد افضل الاعمال ما قطره اشک ریخته در روضه‌‌های فاطمه از ازل تا روز محشر جملگی ما را بس است از مناصب ، منصب عبد و گدای فاطمه هست در روز قیامت روسپید و سربلند هر کسی پشت سرش بوده دعای فاطمه مادرم زهرا و بابایم شده شاه نجف هم به قربان علی جان ، هم فدای فاطمه خواسته در زندگی ‌اش هرچه حیدر خواسته نیست جز ذکر علی در ربنای فاطمه روزی گریه کنان را می ‌دهد زهرا خودش می ‌رسد دستم برات کربلای فاطمه...