سیدصدرا قم:
#پیامبراسلام_شهادت_یا_رحلت قسمت چهارم
✅در پست قبلی روایات دسته اول و دوم که دلالت دلالت بر شهادت پیامبر صلوات الله علیه میکردند را برسی کردیم. و در این پست به برسی سایر روایات میپردازیم .
🔹اما برسی روایات قسم سوم :
در این روایات شهادت حضرت را ناشی از سمّی میدانند که یک زن یهودی بنام « زینب بنت حارث » بعد از جنگ خیبر به حضرت خورانده است ولی تاثیر این سمّ حدود چهار سال بعد اشکار شده است .
🔸اولا : این روایت در کتب اصیل روائی شیعه غیر از مجمع البیان و بحار الانوار نیامده است ، ولی در کتب روائی اهل سنت امده است .
🔸ثانیا : صدر و ذیل این روایت با هم تضاد دارد چون وقتی از این زن یهودی میپرسند که چرا تصمیم گرفتی پیامبر را مسموم کنید ؟ جواب داد : شما در جنگ خیبر با قوم من کارهای کردید که بر کسی پوشیده نیست ( خیلی بلا سر ما اوردید ) لذا من گفتم این گوسفند سمّی را میبرم پیش پیامبر اگر واقعا پیامبر باشد خدا او را اگاه خواهد کرد و از این گوسفند سمّی نمیخورد و اگر پیامبر نباشد از این میخورد و از بین میرود و ما هم از شر او راحت میشویم . وقتی هم که پیامبر استدلال به این خوبی را از او شنید او را بخشید .
🔹 سوال مهم این است که اگر سبب رحلت حضرت سمّی بوده که در این گوسفند بوده که طبق استدلال این زن یهودی این پیامبر نیست . و اگر به پیامبر خبر داده شده که این گوسفند سمّی است که علی القاعده نباید از گوسفند سمّی میخوردند . چون خوردن سمّ حرام است .
🔸ثالثا : ذیل روایت دلالت میکند که مسلمین چون فضیلت شهادت در راه خدا را خیلی میدانسته اند لذا گفته اند : « المسلمون یرون ان رسول الله مات شهیدا مع ما اکرمه به من النبوة » لذا این احتمال که « این جعل شده باشد برای اینکه پیامبر اسلام را از این فضیلت شهادت محروم نکرده باشند » منتفی نیست !!
🔻چه زیبا گفته مرحوم « ملا صدرا » در شرح اصول کافی که « شهادت خودش مطلوب ذاتی نیست بلکه اگر انسان وظیفه اش را درست انجام بده و در راه انجام وظیفه شهید بشود درست است نه اینکه انسان خودش دنبال فقط شهادت برود ، و عظمت اولیاء اللهی به عبودیت محضه و طاعت خاصه پروردگار است نه به شهادت »
🔹عبارت ایشان چنین است : « و ليس دور الشهادة مطلوبا ذاتيا لهم كما ظنه بعض، و انما طلبوه، بعد ما قضى لهم بها، و لا يكون جلالة مقاماتهم بها و لا بغيرها، بل بعبوديتهم المحضة و طاعتهم الخالصة لربهم و التسليم التام لامره و معرفتهم لشأنه » (شرح أصول الكافي (صدرا) ؛ ج1 ؛ ص96)
🔸رابعا : اگر علت رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام هم مسموم شدن به دست این زن یهودی باشد این جز اثبات نائل شدن پیامبر به فضیلت شهادت ثمره ای دیگر ندارد ، چون کسانی که در صدد اثبات شهادت حضرت هستند ، و بر این امر اصرار دارند ، مرادشان این نیست ، بلکه مرادشان اثبات شهادت حضرت است ،ان هم بدست دو نفر از نزدیکان پیامبر اسلام است ، که نتیجه ای جز « شعله ور شدن کینه » بین فرق اسلامی نداشته و نخواهد داشت .
🔻در اینده روشن خواهد شد که ایا این با سیره خود ائمه علیهم السلام سازگا است یا نه ؟ ولی اینکه از اصرار بر این امر دنبال چه اهدافی هستند را هم فقط خدا میداند !
لذا عمده بحث مربوط به مباحث اینده است .
✅برسی اقسام دیگر و علاج بین روایات شهادت و رحلت و برسی اقوال علماء در پستهای بعدی 👈
https://t.me/seyyedsadra_qom
#پیامبراسلام_شهادت_یا_رحلت قسمت پنجم
✅در پستهای قبلی سه دسته از روایاتی که دلالت بر شهادت حضرت میکردند برسی شد و در اینجا به برسی قسم چهام از روایاتی که دلالت بر شهادت حضرت میکنند میپردازیم.
🔹قسم چهارم روایاتی است که مرحوم محمد بن مسعود عیاشی در تفسیر معروف « تفسیر العیاشی » ذکر کرده اند.
🔸ایشان در ذیل ایه 144 سوره ال عمران دو روایت ذکر کرده که در یکی شهادت حضرت را ناشی از سمّی میداند که دو نفر از نزدیکان ان حضرت به او خورانده اند و در روایت بعدی انرا اسناد به اصحاب حضرت میداند .
🔻 روایت اول قبلا کذشت و روایت دوم چنین است :153 عن الحسين بن المنذر قال سألت أبا عبد الله ع عن قول الله: «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ» القتل أم الموت قال: يعني أصحابه الذين فعلوا ما فعلوا
🔸اما برسی این دو روایت :
بحث را در چند جهت پیگیری میکنیم :
🔻جهت اول : شخصیت « محمد بن ابراهیم عیاشی »
🔻جهت دوم : انتساب این تفسیر به مولف
🔻جهت سوم : برسی این دو روایت
🔹اما جهت اول : محمد بن ابراهیم عیاشی از اصحاب امام هادی علیه السلام است و در سال 320 رحلت کرده اند و از اساتید مرحوم کلینی بوده اند و در وثاقت و عظمت شان ان هیچ تردید وجود ندارد
🔹اما جهت دوم :
▫️اولا : اسناد این کتاب به ایشان محل تردید است و از جمله کسانی که در صحت انتساب این تفسیر تشکیک کرده اند موحوم اقا بزرگ تهرانی میباشند .
▫️ثانیا : تمام استاد این کتاب مرسل هست