#داستان_ظهور
قسمت: ششم
آن مرد چنین می گوید: «خواب دیدم که ابری در آسمان ظاهر شد و آرام آرام به سمت زمین آمد تا اینکه به کعبه رسید. در آن ابر، ملخ هایی دیدم که بال های سبزی داشتند و مدّت زیادی دور
کعبه طواف کردند و سپس به شرق و غرب عالم پرواز کردند».31
هر کس که این سخن را می شنود به فکر فرو می رود.
آیا بینِ این خواب و آن گروه سیصد وسیزده نفری، ارتباطی وجود دارد؟
در شهر مکه شخصی هست که خواب را خیلی خوب تعبیر می کند. از او می خواهند تا این خواب را تعبیر کند.
او قدری فکر می کند و سپس می گوید: «لشکری از لشکریان خدا وارد این شهر شده است و شما هرگز نمی توانید در مقابل آن مقاومت کنید».32
همه مردم مکه به فکر فرو می روند. آری، آن لشکر، همان جوان هایی هستند که دیشب وارد مکه شدند
طبیعی است که مردم مکه از دست این جوانان عصبانی باشند; زیرا اینان می خواهند اهل بیت(ع) و شیعیانشان را در همه دنیا عزیز کنند.
شما فکر می کنید اوّلین تصمیم مردم مکه چه می باشد؟
درست حدس زده اید، آنها می خواهند این سیصد و سیزده نفر را دستگیر کنند; امّا خدا ترسی بزرگ بر دل آن مردم می اندازد.
من به حال این مردم ساده لوح می خندم، مردمی که هنوز هم در فکر دشمنی با شیعه هستند. آنها نمی دانند که دیگر روزگار غربت شیعه تمام شده است.
یکی از بزرگان مکه که می بیند همه در ترس و اضطراب هستند می گوید: این جوانانی که من دیده ام، چهره هایی نورانی دارند و اهل عبادت
هستند، آنها که تا به حال کار خلافی انجام نداده اند، چرا از آنها می ترسید؟33
مردم مکه تا غروب آفتاب در مورد این جوانان سخن می گویند و آن چنان ترس و وحشتی در دل دارند که نمی توانند هیچ کاری بکنند.
شب فرا می رسد و مردم به خانه های خود باز می گردند و به خواب سنگینی فرو می روند.34
32. تفسیر مجمع البیان، الشیخ الطبرسی (548) الطبعة الأولی، 1415ق، مؤسّسة الأعلمی، بیروت لبنان.
33. تفسیر نور الثقلین، الشیخ الحویزی، (1112 ق)، تصحیح وتعلیق: السید هاشم الرسولی المحلاّتی، الطبعة الرابعة، 1370 ش، مؤسّسة إسماعیلیان للطباعة والنشر والتوزیع، قمّ.
34. تهذیب الأحکام، الشیخ الطوسی، (460 ق)، تحقیق وتعلیق: السید حسن الموسوی، الطبعة الثالثة، 1364 ش، دار الکتب الإسلامیة، طهران
#ادامه_دارد@Akharin_khorshid313