تنها چیزی که تو این غربت باعث شده دوام بیارم این دو سه سال رو مانوس بودن با روایات شما بود مولای من همینکه از شما دم‌ میزنم و شب و روزم با ترویج نام شما سپری میشه  به زندگی من روح داده شاید گفتن این جمله گزافه نیست  که : این خواست شما بود که در این تنهایی و غربت برای شما نوکری کنم تا مرهمی باشه بر زخم های انتظار (دقیقا زمانی که بار سفر بستم) ای آقای من ممنونم و شرمنده ممنونم بابت تمام الطاف شما که اجازه دادی از شما بگم از شما بنویسم و شرمندم بابت کم‌ کاری ها و سستی ها