: 🤲 خداوندا! 🌹 در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، 🌺 اما در دستانم چیزی را ذخیره کرده‌ام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته به‌سمت تو است. 🌹 وقتی آنها را به‌سمتت بلند کردم، 🌺 وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، 🌹 وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ 🌺 اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی. 🤲 خداوندا! 🌹 پاهایم سست است، رمق ندارد. 🌺 جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور می‌کند، ندارد. 🌹 من در پل عادی هم پاهایم می‌لرزد، 🌺 وای بر من و صراط تو که از مو نازک­تر است و از شمشیر بُرنده‌تر؛ 🌹واما یک امیدی به من نوید می‌دهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. 🌺 من با این پاها در حَرَمت پا گذارده‌ام دورِ خانه‌ات چرخیده‌ام 🌹 و در حرم اولیائت در بین‌الحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم 🌺و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم 🌹 و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. 🌺 امید دارم آن جهیدن‌ها و خزیدن‌ها و به حُرمت آن حریم‌ها، آنها را ببخشی. 🤲 خداوندا! 🌹 سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید به‌سر می‌برند؛ 🌺 یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ 🌹 آن‌چنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. 🌺 جز دیدار تو را نمی‌خواهم، 🌹 بهشت من جوار توست، یا الله! 🔰 به کانال اخبار بپيونديد 👇👇 @akhbarelafoor 👆 با ما همراه باشید 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹