🔵جاودانگى قرآن/گفتارى در هفت فصل در جاودانگى و عدم تحريف قرآن3
پاسخ به دليل ديگر قائلين به تحريف: تكرار حوادث مربوط به بنى اسرائيل در امتاسلامكه هم اكنون در قرآن كريم است منسوخ التلاوه نشد؟ و تاكنون در قرآنكريم باقىمانده؟! مانند آيه صدقه و آيه نكاح زانيه و زانى، و آيه عده، و غير آن؟ و جالباينجاست كه آقايان (1) آيات منسوخ التلاوه را دو قسم مىكنند، يكى آنها كههم تلاوتشنسخ شده و هم عمل به آن، و قسم ديگر آن آياتى كه تنها تلاوتش نسخ شده است مانند آيه رجم.
و يا بخاطر اين بوده كه واجد صفات كلام خدايى نبوده وبدين جهتخداوندخط بطلان بر آنها كشيده، و از يادهايشان برده است.
اگر چنين بود پس در حقيقت جزوكلام خدا و كتاب عزيزكهلا ياتيه الباطل من بين يديه و لا من خلفهنبوده، منزه ازاختلاف نبود، قول فصل و هادى به سوىحق و به سوى صراط مستقيم، و معجزهاى كهبتوان با آن تحدى نمود و... نبوده. و كوتاه، سخن بگو قرآن نبوده، زيرا خداىتعالىقرآن را به صفاتى معرفى نموده است كه آن را نازل شده از لوح محفوظ، و نيز آن راكتاب عزيزى خوانده كه درعصر نزولش و در اعصار بعد تا قيام قيامت باطل در آن راهندارد، و آن را قولفصل، هدايت، نور، فرقان ميان حق و باطل، معجزه و...ناميده است.
آيا با چنين معرفى باز هم مىتوانيم بگوييم اين آياتى كه قرآنرا معرفى مىكندمخصوص به پارهاى از قرآن بوده كه هم اكنون در دست ما است، و تنها اين باقيمانده از يادها نمىرود، و منسوخ التلاوه و دستخوش بطلان نمىشود؟ آيا تنها اين باقيمانده است كهقول فصل، هدايت، نور، فرقان، و معجزه جاودانه است؟ و يا مىگوييد منسوخ التلاوه شدن و فراموش شدن بطلان نيست؟ چطور بطلاننيست؟
مگربطلان غير از اين است كه كلام ناقصى از اثر و خاصيت بيفتد و هيچ چيزنتواند آن را اصلاح نموده و براى ابد از كار بيفتد؟ وآيا با اينكه براى ابد از كار افتادهباز هم ذكر و ياد آورنده خداست.
پس حق همين است كه به خود جرات داده براى رهايى از اينهمه غلطبگوييم رواياتى كه از طرق شيعه و سنى در تحريف و يا نسخ تلاوت رسيده بخاطر مخالفتش با كتاب خدا، مردود است.
و اما پاسخ از دليل چهارم اينكه: اخبارى (2) كه مىگويدحوادث واقعه در امت
------------------------------
(2) مسند احمد بن حنبل، ج 5، ص 218 و كمال الدين، ج 2، ص 481.
@ala_allah