🌷 استاد فاطمي نيا(ره) : 🖌 از آيت الله بهجت(ره) نقل كرده اند كه درجواني پيش استادي درس ميخواندند ؛ در بين شاگردان ، طلبه ي جواني مريض شد و از دنيا رفت. استاد از مرگ شاگردش خيلي ناراحت شد. آن زمان در نجف اشرف رسم بود كه سقّاها از فرات آب شيرين مي آورند و مي فروختند. 🖌 يك روز سقايي آمد ، استاد به شاگردان پولي داد تا آب را از او بخرند و براي خوردن به مردم بدهند تا براي شاگردي كه مرحوم شده بود ، حسنه و ثوابي نوشته شود. 🖌 بعد از مدتي استاد آن شاگرد را درخواب ديد ، مشاهده كرد كه آن شاگرد شهري دارد كه در آن قصرها به فلك كشيده و خودش هم در يكي از قصرها نشسته است! 🖌 سلام عليكمي ميكند و ميپرسد: اينها را ازكجا اورده اي؟! اوضاع چيست؟! 🖌 شاگرد جواب ميدهد : همان لحظه كه مشك آب را برايم خريدي و به مردم دادي ، اين شهر را به من دادند! 🖌 "مثقال ذره" يعني سنگيني ذره هم ميماند ، هر خيري بفرستيد نزد خدا آن را خواهيد ديد. خدا كند بدون زاد و توشه از اين دنيا نرويم. ☀️ به ما بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1582039040C6a7a30e470