🔻 حکایت شنیدنی پادرمیانی امام زمان عج میان دو تن از علما
💠 کریم پینه دوز، کفاش ساده ای که سالیان سال شب های جمعه امام زمان ارواحنافداه را زیارت میکرد، در صحن مبارک حضرت شاه عبدالعظیم تهران مشغول زیارت بود، در میان جمعیت مولا را دیدند، سلام و احوالپرسی، فرمودند حضرت به سیدکریم! : «دوست داری به زیارت جدّم علی بن موسی الرضا علیه السلام برویم؟» کریم جواب داد: «بله آقاجان حتماً...»
🔰سید کریم می گفت چند قدمی با مولایم همقدم شدم و خودم را میان صحن امام رضا علیه السلام دیدم، طی الارض کرده بود همراه امام زمانش، زیارتشان را کردند و برگشتند، برگشتند همان منطقه ی شهرری، آنجا امام زاده ی با صفایی است به نام «امام زاده عبدالله»،قبرستان کوچکی در حاشیه آن وجود دارد که مزار آیتالله سید علی حائریِ بزرگ هم آنجاست...
🔵 مولا شب جمعه ای تصمیم داشتند زیارت اهل قبور کنند، رفتند بهمراه کریم پینه دوز به مزار آیت الله حائری، کریم اهلِ معنی بود و چشم برزخی اش، باطن همه چیز را می دید، می گفت دیدم روح آیت الله حائری را که نشسته بود بالای مزارش، مولا را که دید خیلی احترام کرد، خیلی خوشحال شده بود از دیدار حضرت...
❇️ آیت الله حائری کریم پینه دوز را که دیدند گلایه کردند از یکی از رفقای مشترکشان، به کریم گفتند: «به شیخ مرتضی زاهد بگو ما در دنیا با هم رفیق بودیم، این رسم رفاقت نیست که سَری به مزار ما نمی زنید». مولا که شاهد گفتگو بودند لبخند ملیحی زدند و به آیتالله حائری فرمودند: «شیخ مرتضی زاهد گرفتار بودند و معذور، بجای ایشان ما به دیدار شما آمدیم»
🔰آنقدر عزیز بودند پیش مولایشان که آقا میانشان پادرمیانی می کردند،آقا حتی بعد از مرگ آیت الله حائری هم اورا از یاد نبرده بودند، رفاقت مولای ما جنسش این است، رفیقش که باشی رفاقتشان را ادامه می دهند تا عالم برزخ و از آنجا صحرای محشر...
در آن نفَس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دَهَم جان که خاکِ کوی تو باشم
📙 برداشتی آزاد از تشرفات سید کریم محمودی ملقب به کریم پینه دوز
🌻أللَّھُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج🌻
🔖 امامزمانےام³¹³⇩⇩
⊰᯽⊱┈•─╌☫╌─•┈⊰᯽
@alahomaajellevaliyekalfaraj
⊰᯽⊱┈•─╌☫╌─•┈⊰᯽⊱
[
#کپے√]بآذکرِ³صلواتبࢪاۍظهوࢪ🌿