الان که فایل صحبت های خودم را گوش کردم دیدم آخرش یه جمله ای گفتم که شاید ازش برداشته نادرستی بشه لذا همین جا توضیح میدم آخر صحبت هام گفتم که «... قصه لزوماً قرار نیست از امام و پیغمبر باشه. من خودم سالهاست که برای فرزندم قصه های خودساخته و تخیلی و بعضا طنز میگم...» این جملاتی که گفتم به معنای این نیست که بچه ها نباید با داستان‌های اهل‌بیت آشنا بشوند بلکه برعکس. اتفاقا کاملا ضروری است که بچه‌ها از همان سنین کودکی با داستان های قرانی پیامبران و اهلبیت آشنا بشن اما نباید خدای نکرده روش آشنایی بچه‌ها با این داستان ها به نحوی باشد که بچه ها زده شوند من روشی که برای فرزندان خودم انتخاب کردم این است که ۹۰ درصد داستان های پیامبران و امامان را بیشتر از طریق کتاب قصه خودشان می خوانند و درصد کمی را هم از من و لابلای قصه های مختلف می شنود آن مقداری را هم که خودشان قصه امامان را می خوانند، بعضی اوقات ازشون می‌خواهم که داستان را برایم تعریف کنند تا من هم یاد بگیرم اینطوری شوق بیشتری در خواندن پیدا می کنند، چون با یاد دادن، احساس شخصیت می کنند. 🌸 @alborzmahdaviat