اصبغ ابن نباته رسیده است که می گوید: خدمت امیرالمومنین علیه السلام رسیدم.دیدم که ایشان در حال فکر کردن بوده، چوبی در دست گرفته و به زمین می زنند. به ایشان عرض کردم: ای امیر مومنان چه شده است که به این صورت فکر می کنی و سر چوب را به زمین می زنید؟ این عمل شما از روی رغبت شما به زمین است؟( یعنی مشغول فکر کردن در مورد زمین و دنیا و ذخارف دنیا هستید یا حادثه ای پیش آمده که شما را به فکر فرو برده است؟) حضرت فرمودند: خیر. به خدا قسم هیچ وقت رغبتی به زمین و دنیا نداشته ام، لکن در مورد مولودی فکر می‌کنم که یازدهمین اولاد از نسل من است. نامش مهدی است و زمین را از عدل و داد پر می کند، چنان که از طلم و جور پر شده باشد. حیرت و غیبتی برای او پیش می آید که در آن بعضی از افراد گمراه و بعضی دیگر هدایت می‌شوند. الغیبة طوسی،فصل اول، حدیث ۱۲۷ 🌸 @alborzmahdaviat