«حَدَّثَنَا آدَمُ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، حَدَّثَنَا ثَابِتٌ، عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: مَرَّ النَّبِيُّ(ص)بِامْرَأَةٍ تَبْكِي عِنْدَ قَبْرٍ، فَقَالَ: اتَّقِي اللَّهَ وَاصْبِرِي. قَالَتْ: إِلَيْكَ عَنِّي، فَإِنَّكَ لَمْ تُصَبْ بِمُصِيبَتِي، وَلَمْ تَعْرِفْهُ، فَقِيلَ لَهَا: إِنَّهُ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَأَتَتْ بَابَ النَّبِيِّ6، فَلَمْ تَجِدْ عِنْدَهُ بَوَّابِينَ، فَقَالَتْ: لَمْ أَعْرِفْكَ، فَقَالَ: إِنَّمَا الصَّبْرُ عِنْدَ الصَّدْمَةِ الأُولَى».[49] روزى پيامبر(ص)زنى را در كنار قبرى ديد كه گريه مى‌كرد. به او فرمود: تقواى الهى پيشه كن و صبر نما. آن زن گفت: دور شو، تو كه مبتلا به مصيبت من نشده‌اى تا بدانى گرفتار چه مصيبتى شده‌ام. شخصى به آن زن گفت: او پيامبر(ص)بود. آن زن به درِ خانۀ پيامبر(ص)آمد و هيچ نگهبانى نبود. زن به پيامبر(ص)عرض كرد: من شما را نشناختم. پيامبر(ص)فرمود: صبر حقيقى، صبر در مصيبت اوّل است. ابن حجر عسقلانی می نویسد: از اینکه پیامبر(ص)عمل وی را منع نکردند، حکم به جواز زیارت ثابت می شود؛ چراکه تقریر پیامبر(ص)حجت می باشد.[50] عینی نیز در شرح روایت فوق، رفتن به زیارت قبور را برای مرد و زن جایز می داند و به نقل از نووی جواز را به جمهور علما نسبت می دهد.[51] علاوه بر عالمان اهل سنت،[52] البانی نیز از روایت فوق جواز زیارت را استنباط کرده است.[53] ب: روایت عایشه در جواز زیارت بانوان «عن عبدالله بن أبي مليكة، أن عائشة أقبلت ذات يوم من المقابر فقلت لها: يا أم المؤمنين من أين أقبلت؟ قالت: من قبر أخي عبدالرحمن بن أبي بكر. فقلت لها: أليس كان رسول الله نهى عن زيارة القبور؟ قالت: نعم كان نهى ثم أمر بزيارتها».[54] روزى عايشه از قبرستان می آمد، به او گفتم: از كجا مى‌آيى؟ گفت: از كنار قبر برادرم عبدالرحمن بن ابى بكر. گفتم: آيا رسول خدا(ص)از زيارت قبور نهى نكرده بود؟ گفت: آرى، ابتدا نهى كرده بود و سپس دستور به زيارت قبور داد. و همچنین روایتی که ابی ملیکه می گوید: از عایشه شنیدم که گفت: پیامبر(ص)زیارت قبور را اجازه داد.[55] بعضی از عالمان اهل سنت در حکم جواز زیارت، به روایت فوق اشاره کرده اند.[56] البانی نیز هر دو روایت را ذکر کرده است.[57] ج: پیامبر(ص)و تعلیم زیارت به عایشه عايشه از پيامبر(ص)نقل مى‌كند كه آن حضرت به من فرمودند: «... فَقَالَ: إِنَّ رَبَّكَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَأْتِيَ أَهْلَ الْبَقِيعِ فَتَسْتَغْفِرَ لَهُمْ، قَالَتْ: قُلْتُ: كَيْفَ أَقُولُ لَهُمْ يَا رَسُولَ اللهِ؟ قَال "قُولِي: السَّلَامُ عَلَى أَهْلِ الدِّيَارِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُسْلِمِينَ، وَيَرْحَمُ اللهُ الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنَّا وَالْمُسْتَأْخِرِينَ، وَإِنَّا إِنْ شَاءَ اللهُ بِكُمْ لَلَاحِقُون»؛[58] پروردگارت به تو امر مى‌كند كه به قبرستان برو و براى آنان طلب استغفار كن. گفتم: در كنار قبرها چه بگويم؟ پيامبر(ص)فرمودند: بگو:... علاوه بر علمای اهل سنت،[59] البانی[60] نیز در حکم به جواز زیارت، به روایت فوق استدلال کرده است. د: زیارت قبر حضرت حمزه(ع)توسط حضرت فاطمه3 «عن علي بن الحسين7، عن أبيه: أن فاطمة بنت النبی(ص)كانت تزور قبر عمها حمزة كل جمعة فتصلي وتبكي عنده»؛[61] فاطمه دختر پيامبر(ص)هر جمعه به زيارت قبر عمويش حمزه(ع)مى‌رفت؛ در آنجا نماز مى‌خواند و در كنار قبر گريه مى‌كرد. بعضی از بزرگان اهل سنت[62] در جواز زیارت به روایت فوق اشاره کرده اند. شیعه و زیارت قبور زنان در میان بزرگان و فقهای شیعه، سه حُکم جواز،[63] استحباب و کراهت وجود دارد.[64] نظر اکثریت فقهای شیعه بر استحباب زیارت قبور زنان می باشد؛[65] برخی استحباب آن را با شرط صبر و عدم جزع ذکر کرده اند؛[66] ولی برخی مانند محقق حلّى و علمای بعد از او، قائل به کراهت شده اند.[67] لازم به ذکر است که علّت فتوای کراهت، در خصوص زیارت زنان نیست؛[68] بلکه کراهت به دلیل آن است که محفوظ ماندن زن از چشم نامحرمان برای او ارجحیّت دارد؛[69] لذا برخی بزرگان بعد از حُکم جواز می نویسند که شایسته است، هیچ مردی او را نبیند.[70] محقق حلّى نیز در ابتدا، برای جواز، به سیره حضرت زهرا(س)در زیارت قبر حمزه(ع)در شنبه‌ها و نیز رفتن عایشه به زیارت قبر برادرش استدلال کرده است؛ سپس برای کراهت چنین دلیل آورده است که ستر و پوشش و صیانت برای زنان اولویت دارد.[71] دلایل روایی شیعه بر جواز زیارت قبور زنان در کتب روایی شیعه، وجود روایات زیادی در باب چگونگی زیارت قبور مؤمنان توسط مردان و زنان، دلالت بر جواز حُکم آن دارد؛[72] همچنین بابی مستقل در استحباب زیارت قبور مؤمنین وجود دارد که به صورت مطلق ذکر شده است؛[73] لذا برخی بزرگان، مانند مرحوم نراقی از مقتضای اطلاق روایات، استحباب زیارت قبر توسط زنان را (تا زمانی که متضمن مفسده ای نباشد)، استفاده کرده اند.[74]