وقتی که عکس ماه در یک برکه افتاده
وقتی که لبریز است جامی از مِی و باده
وقتی کسی اهل عبادت هست و سجاده
این شد خدا ماه رجب هدیه بر او داده
امشب خدا ماه خودش را بر زمین آوَرد
بر حلقه ی علم و ادب امشب نگین آوَرد
جمعند امشب پشت در کاسه سفالی ها
محتاجها، بی دست و پاها، دستخالی ها
محتاج بارانیم در این خشک سالی ها
دارد شکوفا می شود گلهای قالی ها
با یک نگاهت رزق ما را می دهی آقا
من دوستت دارم عزیز حضرت زهرا
تو باقر العلمی و عِلم از تو شکوفا شد
پای دروس علمی ات اسلام احیا شد
سینه به سینه آیه و تفسیر برپا شد
نقل حدیث و راویِ شیعی مهیّا شد
جانم به شاگردان تو علامه های تو
دست توسل دارم امشب بر عبای تو
گاهی چو باران است چشمم، گاه می خندم
وقت سفر شد کوله بار اشک می بندم
پرواز کردم بال خود را از زمین کندم
من بر ضریحی که نداری دست افکندم
زائر چقدر اینجا زیاد اما چه دلتنگ است
مامورِ در پشت بقیع اما دلش سنگ است
امشب "مَن اَرجوهُ لِکُلِّ خَیر" می خوانم
ماه رجب، ماه علی، ماه امامانم
ای پنجمین ماهم نگاهم کن پریشانم
من از تمام اشتباهاتم پشیمانم
ای نور ذکر ما، صلاه ما، صیام ما
دست من و دامان لطفت ای امام ما...
@aleyasein