دارد نظری سمت کجا تیر سه شعبه آمد به سراغ تو چرا تیر سه شعبه آغوش تو امن است ولی حیف ، کجا برد امنیت آغوش تو را تیر سه شعبه آیینه ی اکبر به روی دست تو بود و برداشت ترک آینه با تیر سه شعبه فرزند تو آن است که تا حرمله را دید لبخند زد و گفت بیا تیر سه شعبه حلقوم علی اصغر تو معبد تیر است آنجا که شده گرم دعا تیر سه شعبه بی اذن تو برگی به زمین ، نه نمی افتد با اذن تو گشته است رها تیر سه شعبه در حسرت دیدار تو ماندیم و‌ نمردیم ای کاش که می خورد به ما تیر سه شعبه @aleyasein