می‌زنی یک ماه، دامن بر میان در عرض سال می‌دهی سامان کار اوّلین و آخرین   هیچ تعریفی تو را زین بِه نمی‌دانم که شد در تو پیدا، گوهر پاک «امیرالمؤمنین»   بهترینِ خلق، بعد از بهترینِ انبیا ابن عمّ مصطفی، داماد خیرالمرسلین   تا ابد چون طفل بی‌مادر به خاک افتاده بود ذوالفقار او نمی‌برّید اگر ناف زمین   خانه‌ی زنبورِ دل، بی‌شهدِ ایمان مانده بود گر نمی‌شد باعث تعمیر او، یعسوب دین   تا نگرداند نظر حیدر، نگردد آسمان تا نگوید یا علی، گردون نخیزد از زمین   در زمانِ رحمتِ سرشارِ عصیان‌سوزِ تو مدّ آهی می‌کشد گاهی «کرام الکاتبین»   نقطه‌ی بسم اللَّهی فرقانِ موجودات را در سوادِ توست علمِ اوّلین و آخرین   شهپر رحمت بُوَد هر حرفی از نام علی این دو شهپر بُرد عیسی را به چرخ چارمین   سرفراز از اوّل نام تو، عرش ذوالجلال روشن از خورشید رویت، نرگس عین الیقین   چون لباسِ کعبه بر اندامِ بت، زیبنده نیست جز تو بر شخص دگر، نام «امیرالمؤمنین» دهم تیرماه روز بزرگداشت صائب تبریزی @aleyasein