این که زنده می کند مرا مسیح مریم است؟! نه ، اجازه داده که مسیح صاحب دم است مقصد مسیح را نوشته اند آسمان آسمان کجاست؟! هرکجا که دل فراهم است دل کجا فراهم است؟! زیر خیمه ی حسین خیمه ای که بعثت و شروعش از محرم است من مسیح را چگونه یافتم ؟ نه بر صلیب روی نیزه دیدمش ، چقدر هم مصمم است روی نیزه با حواریون گذشت و قرن هاست پا به پای او روانه کاروانی از غم است خواستم شهید او شوم اجازه نیز داد نه نمی شود ، وهب هنوز هم مقدّم است من کجا شهید او شدن کجا ؟! که گریه هم در غمش نصیب چشم اشکبار آدم است بی دلیل روی نیزه موی او رها نشد راه می دهد نشان ، نگاه من به پرچم است من مسیح را نیافتم به عقل یا به عشق من مریدم او‌ مراد ، عقل و عشق با هم است کشتی نجات من چراغ راه من حسین ! کربلای تو همیشه دستگیر عالم است کاروان به کاروان مسیر اربعین تو جاده ی رسیدن پیمبران اعظم است ای مسیح ما حسین ! ما حواری توایم با تو ایم ، با تو ایم ، زندگی همین دم است @aleyasein