گفته یکی از مقامات آمریکایی که در این جلسه حضور داشت ، مقامات آمریکایی درباره طرح ترور در واشنگتن از آن حمایت کردند.اسقاطیل در ترورهای قبلی از روش های مختلفی استفاده کرده بود. اولین دانشمند هسته ای در لیست در سال ۲۰۰۷ مسموم شد. نفر دوم ، در سال ۲۰۱۰ ، بر اثر بمب منفجر شده از راه دور متصل به موتور سیکلت کشته شد ، اما برنامه ریزی بسیار پیچیده ای بود و یک مظنون ایرانی دستگیر شد. او اعتراف کرد و اعدام شد برنامه ریزان در نظر داشتند که بمبی را در طول مسیر آقای فخری زاده منفجر کنند و کاروان را مجبور به توقف کنند تا مورد حمله تک تیراندازها قرار گیرد. این طرح به دلیل احتمال تلفات زیاد کنار گذاشته شد. ایده یک مسلسل از پیش تعیین شده و کنترل از راه دور پیشنهاد شد ، اما تعدادی از پیچیدگی های لجستیکی و راههای بیشماری وجود داشت که می توانست اشتباه باشد. مسلسل های کنترل از راه دور وجود داشت و چندین ارتش آنها را در اختیار داشتند ، اما حجم و وزن آنها حمل و پنهان کردن آنها را دشوار می کرد و فقط با اپراتورهای نزدیک استفاده می شد. گفته یک مقام اطلاعاتی که با این طرح آشنا است ، اسقاطیل مدل خاصی از مسلسل FN MAG ساخت بلژیک را متصل به یک دستگاه رباتیک پیشرفته انتخاب کرد. این مقام گفت که این سیستم بی شباهت به Sentinel 20 که توسط پیمانکار دفاعی اسپانیایی Escribano ساخته شده بود ، نیست. اما مسلسل ، روبات ، اجزا و لوازم جانبی آن با هم حدود یک تن وزن دارند. بنابراین این تجهیزات به کوچکترین قطعات ممکن تقسیم شده و قطعه به قطعه ، به طرق مختلف ،از مسیرها و در زمانها مختلف به صورت قاچاق وارد کشور شده و سپس مخفیانه در ایران جمع آوری می شوند. این ربات به گونه ای ساخته شده است که در بستر وانت زامیاد ، یک مدل رایج در ایران قرار گیرد. دوربین هایی که به جهات مختلف اشاره می کردند روی کامیون نصب شده بودند تا نه تنها از هدف و جزئیات امنیتی او ، بلکه از محیط اطراف ، تصویر کاملی را به اتاق فرماندهی نشان دهند. سرانجام ، کامیون مملو از مواد منفجره بود تا بتواند پس از کشتن تکه تکه شود و همه شواهد را از بین ببرد. عوارض بیشتری در شلیک سلاح وجود داشت. یک مسلسل سوار بر یک کامیون ، حتی یک کامیون پارک شده ، پس از عقب نشینی هر شلیک تکان می خورد و مسیر گلوله های بعدی را تغییر می دهد. همچنین ، حتی اگر رایانه از طریق ماهواره با اتاق کنترل ارتباط برقرار می کرد و داده ها را با سرعت نور ارسال می کرد ، اندکی تأخیر ایجاد می شد: آنچه اپراتور روی صفحه مشاهده کرده بود چند لحظه ای قدیمی بود و تنظیم هدف برای جبران آن به طول می انجامد. لحظه ای دیگر ، در حالی که ماشین آقای فخری زاده در حرکت بود. مدت زمان لازم برای رسیدن تصاویر دوربین به تیرانداز از خفا و پاسخ تیرانداز از خفا به مسلسل ، بدون احتساب زمان عکس العمل وی ، ۱/۶ ثانیه تخمین زده شد ، که تاخیر کافی برای بهترین راه برای خطا است. هوش مصنوعی برای جبران تاخیر ، لرزش و سرعت خودرو برنامه ریزی شده بود. اسقاطیل فاقد قابلیت های نظارتی در ایران است که در نقاط دیگر مانند غزه دارد ، جایی که از هواپیماهای بدون سرنشین برای شناسایی هدف قبل از حمله استفاده می کند. یک هواپیمای بدون سرنشین به اندازه کافی برای سفر به ایران می تواند به راحتی توسط موشک های ضد هوایی ساخت روسیه توسط ایران سرنگون شود. و یک پهپاد که در حومه آرام آبسرد دور می زند می تواند کل عملیات را افشا کند. راه حل این بود که یک ماشین خراب جعلی را که روی جک بدون چرخ قرار دارد ، در یک تقاطع در جاده اصلی که وسایل نقلیه به سمت آبسارد مجبور به چرخش U می شدند ، در فاصله سه چهارم مایل از منطقه کشتار ، قرار دهد. آن خودرو دارای دوربین دیگری بود. سحرگاه جمعه ، عملیات آغاز شد. مقامات اسقاطیلی به آمریکایی ها آخرین نظر را دادند. وانت آبی زامیاد روی شانه بلوار امام خمینی (ره) پارک شده بود. بعداً محققان دریافتند که دوربین های امنیتی در جاده غیرفعال شده است. هنگام خروج کاروان از شهر رستمکلا در ساحل دریای خزر ، اولین خودرو حامل ماموران امنیتی بود. پس از آن نیسان سیاه بدون سلاح که توسط آقای فخری زاده رانده می شد و همسرش صدیقه قاسمی در کنارش بود. دو ماشین امنیتی دیگر به دنبال آن رفتند. به گفته فرزندش حامد فخری زاده و مقامات ایرانی ، تیم امنیتی آن روز به آقای فخری زاده در مورد تهدید علیه وی هشدار داده بود و از او خواسته بود که سفر نکند. پسرانش گفتند که آقای فخری زاده گفت که فردا کلاس دانشگاه دارد تا در تهران تدریس کند و او نمی تواند از راه دور این کار را انجام دهد. از سوار شدن بر خودروی زرهی امتناع کرد و اصرار داشت که خود یکی از اتومبیل هایش را سوار شود. به گفته سه نفر که با عادات وی آشنا هستند ، وقتی با همسرش رانندگی می کرد ، از محافظان می خواست که به جای سوار شدن با آنها ، اتومبیل جداگانه ای را پشت سر