. آیت‌الله گلپایگانی از نامه استاد به او می‌گوید: «در آن نامه نوشته بودند: اگر مایلید به قم بیایید، نان‌جو پیدا می‌شود و با هم می‌خوریم. من در پی نامه ایشان حرکت کرده و به قم آمدم.» پس از اقامت آیت‌الله در قم، در کنار استاد، اراکی‌ها به استاد می‌گویند: «آیت‌الله گلپایگانی را برای اداره امور دینی و تاسیس حوزه علمیه اراک اعزام نمایید.» اما حاج شیخ اجابت نمی‌کند و پاسخ می‌دهد: «من می‌خواهم او را آقای دنیا بکنم، شما می‌خواهید او را آقای اراکش بکنید!» در آن سال‌ها، آنچنان استاد به شاگرد محبت می‌کرد که آیت‌الله اینگونه از مهر استاد می‌گوید: «ایامی که در حجره بودم، کسالتی پیدا کردم و سخت مریض شدم، مرحوم آقای شیخ از منزل خودشان جوشانده درست کرده بودند و برای من به حجره آوردند.» ایشان از رفت و آمد استاد به حجره شاگرد هم سخن به میان می‌آورد: «عصرها مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم به مدرسه فیضیه می‌آمدند و به حجره ما وارد می‌شدند و می‌نشستند و این برنامه ایشان بود. از این رو، علما و بزرگان هم در همان ساعت به حجره ما می‌آمدند و در آنجا جمع می‌شدند». @varesoon @alfavayedolkoronaieh🌱