🍀روایتی جالب از سفر رئیس جمهور به اندونزی 1️⃣ یکم؛ پیش به سوی آفتاب ساعت ۲۰:۴۵ بود که هواپیمای رئیس جمهور فرودگاه مهرآباد را به مقصد اندونزی ترک کرد. مهماندار اعلام کرد ۹ ساعت تا جاکارتا طول مسیر است، ۳ ساعت و نیم هم اختلاف ساعت، معنیش این بود که زودتر از ۹ صبح فردا نمی رسیم. تازه چشمام گرم شده بود که صدای مهماندار رو شنیدم که میگفت آقایون چند دقیقه دیگه اذان صبحه. ساعت رو نگاه کردم ۲و نیم به وقت تهران بود. چند دقیقه بیشتر بین اذان تاطلوع آفتاب وقت نبود! شنیدم آقای رئیسی مثل همیشه نماز شبش رو خونده و بعدهم با بعضی همراهان نماز صبح رو به جماعت خونده بود. 2️⃣ دوم؛ورود به کاخ هواپیما فرود اومد.دمای هوا روچک کردیم ۲۸درجه با رطوبت ۵۴درصد! یکی گفت هوا خوبه چون گاهی اینجا ۸۰درصد هم رطوبت داره! اندونزی با اقتصاد و فناوری قوی براورد میشه به زودی جزو ۱۰ اقتصاد اول دنیا باشه با این حال ۱۷ سال پیش رئیس جمهور ایران رو برای سفر دو جانبه دیده بود. 🖼 عکس: s8.uupload.ir/files/01_ykct.jpg تا رسیدیم متوجه این جمله بچه های رسانه ایسفر شدم که میگفتن کار هماهنگی این سفر خیلی سخته! طرف خارجی سخت گیری زیادی کرده بود. علی رغم اینکه مقامات اندونزی در استقبال رسمی و سایر برنامه ها سنگ تموم گذاشته بودن ولی تیم اجرایی سخت گیری کرده بود. یکی از بچه ها می گفت ازشون پرسیدم چرا اینجوری کردید؟ طرف گفته به تلافی دفعه قبل بود که ما سال ۹۵ اومدیم تهران و مهمان شما بودیم! خواستم بهش بگم تو ایران دولت عوض شده، دیدم خوب نیست! هیچی نگفتم. 3️⃣ سوم؛آقا سینا، عضو جدید هیئت رسمی تشریفات میزبان استقبال خاصی تدارک دیده بودن.با رژه یگان اسب سوار جلوی ماشین رییس جمهور شروع شد و به استقبال مردمی و اجرای سرود ملی و شلیک توپ ختم شد. غرس نهال توسط ۲ رئیس جمهور و بعد شستن دست رئیس جمهور مهمان توسط میزبان صحنه جالبی بود که تابحال ندیده بودم. بعد هم مذاکرات خصوصی دوجانبه در ایوان کاخ و امضای ۱۱ تفاهم نامه و قرارداد توسط هیات همراه با همتایان اندونزیایی! 🖼 عکس: s8.uupload.ir/files/02_1fwk.jpg غیر از اعضای هیات رسمی سفر، در داخل جلسه مذاکرات، «ربات ایرانی جراح» به نام «سینا» هم حضور داشت و ظاهراً گل کاشته بود و طرف اندونزیایی حسابی مشتری شده بود. تماشای فیلم عمل جراحی پزشکی توسط رباتهای جراح ایرانی خیلی افتخارآمیز بود. برای اولین بار بود که توی این سفرها در جلسه مذاکره رسمی شنیدم دوتا رئیس جمهور نشستن و فیلم عمل جراحی رباتیک با ربات جراح ایرانی رو تماشا کردن! میزبان با شگفتی گفته بود شما با این تحریم‌های شدید چطوری تونستید اینقدر پیشرفت کنید؟! بعدشم قرارداد صادرات دارو و فروش تجهیزات پزشکی برای۱۲ بیمارستان اندونزی منعقد شد علی برکت الله! 🖼 عکس: s8.uupload.ir/files/03_2957.jpg 4️⃣ چهارم؛ خدا پدر زارع پور را بیامرزه! این سفر بهمون سیم کارت نداده بودن. از بچه های تشریفات پرسیدم چرا سیم کارت ندادید؟ وقتی روند دریافت سیم‌کارت توی اندونزی رو برام توضیح دادن جواب سوالم رو خیلی شفاف گرفتم! از گرفتن تصویر همه صفحات گذرنامه و عکس از چهره و انگشت نگاری دریافت کننده سیم کارت تا ثبت شماره IMEI گوشی و ... اینجا بود که بچه ها به وزیر ارتباطات که رییس کمیسیون مشترک با اندونزی هم بود میگفتن خدا پدر زارع پور رو بیامرزه! 5️⃣ پنجم؛ محرمانه و محترمانه! دو تا از وزرای همراه رییس جمهور رو دیدم، با هم صحبت می کردند. یکی شون خیلی خوشحال بود. اون یکی پرسید چی شده؟ گفت: بستیم! چیو؟ با کی؟ گفت فقط همین قدر بگم که طرف اندونزیایی گفت شماها چرا تا حالا نیومدین با ما کار کنید. گفتم خوب دولت ما عوض شده ما تازه اومدیم و معتقدیم باید با همه دنیا کار کرد! اون یکی وزیر پرسید: واقعا دنبال کار با ما هستن؟ گفت: خیلی! فقط به خاطر محدودیتهای تحریمی میگن محرمانه باشه و راهکارش رو هم پیشنهاد بدید. ما هم که خدای راهکاریم! 🖼 عکس: s8.uupload.ir/files/04_tq2.jpg خیلی افسوس خوردم که چقدر فرصتهای کشور از دست‌رفته! گفتم خوب حالا چی بستی؟ خلاصه اینکه از هر کدوم از اعضای هیئت رسمی می‌پرسیدم، میگفتن بیش از چیزی که فکرشو میکردیم ظرفیت و آمادگی همکاری وجود دارد و تفاهم‌های خوبی هم انجام داده بودن! ادامه در پست بعدی...👇