‏تو شارع بنات حسن، یه حسینیه مامن منه تو نجف. مسیر حسینیه تا حرم، وسط بازار، قبل شارع امام صادق، پیرمردی بساط چای داره. این اواخر دیگه هروقت از دور من رو می‌دید، یه چای لیمون می‌ریخت و منتظر می‌شد برسم. یعنی الآن پیش خودش می‌گه: "اون دراز لاغروی ایرانی چرا چند وقته خبری ازش نیست؟"😢 @alfavayedolkoronaieh