▪️اعتراف عمَر به ممانعتش از مکتوب شدن دستور پیامبر اکرم(صلّى الله عليه وآله) مبنی بر خلافت امیرالمؤمنین(عليه السلام) ابن ابى الحديد معتزلى در شرح نهج البلاغه (12: 20– 21) از كتاب "تاريخ بغداد" تأليف احمد بن ابى طاهر بغدادى، از عبدالله بن عباس نقل كرده است که گفت: در زمان خلافت عمَر بر او وارد شدم و ازم پرسید: پسر عمويت بزرگ شما اهل بیت را در چه حالى ترك كردى و پيش من آمدى؟ گفتم: در حالى كه با دَلو خود از چاه براى نخلستانهاى فلانى آب میكشيد و قرآن میخواند. پرسيد: اى عبد اللّه ... آيا هنوز در دلش چیزی از امر خلافت مانده است؟ گفتم: بله. پرسيد: آيا هنوز گمان میكند كه رسول خدا او را نصب كرده است؟ گفتم: بله، و بالاتر اينكه از پدرم درباره آنچه او ادعا میكند پرسیدم و پدرم پاسخ داد: او راست میگويد. عمر گفت: او نزد رسول خدا جايگاه والايى داشت، ولى اين چيزى نیست كه حجتى را اثبات كند یا عذرى را برطرف نمايد. پيامبر در زمانى جايگاه او را بالا میبرد و هنگام وفاتش تصميم داشت كه به اسم وى براى جانشينى خود تصريح كند اما من از آن جلوگيرى كردم به خاطر دلسوزى نسبت به اسلام و نگه داشتن دین!. نه به صاحب این خانه (کعبه) قسم كه قريش بر وی اتفاق نظر نخواهند کرد، و اگر او خلافت را بدست میگرفت عربها از هر سو بر ضدش شورش و نافرمانی میكردند! رسول خدا دانست كه من آنچه در ذهن اوست را دریافتم لذا متوقف شد، و خدا نمیپذیرد كه چیزی جز آنکه مقدر کرده را جاری کند! و در همان مصدر (12: 78– 79) باز به نقل از ابن عباس آمده است که: در سفر عمَر به شام همراهش بودم و در راه به من گفت: اى پسر عباس، از پسر عمويت گلايه دارم؛ از او خواستم كه همراهم بیاید اما نیامد. هنوز او را غمناک میبينم! به نظر تو اندوهش بخاطر چيست؟ گمان میكنم بخاطر از دست دادن خلافت هنوز دلخور است؟! گفتم: همين طور است. او گمان میكند كه رسول خدا او را براى خلافت معين كرده. عمر گفت: اى پسر عباس، رسول خدا خلافت را برای او میخواست اما چه میشود كرد كه خدای بلندمرتبه نخواست او خلیفه شود؟! رسول خدا چيزى را خواسته بود و خدا چيز ديگرى را خواسته بود! و خواستِ خدا محقق شد و خواستِ رسول خدا انجام نشد! مگر هرچه رسول خدا بخواهد انجام میشود؟! رسول خدا در هنگام وفاتش خواست او را براى خلافت معين كند، امّا من از ترس فتنه و برای گسترش اسلام راه را بر او بستم! رسول خدا هم دانست که چه درون من است و متوقف شد! 📚 تاريخ تحقيقى اسلام (ترجمه موسوعه) ‏4: 560، پاورقی حدیث دوات و کتف موسوعة التاريخ الإسلامي 3: 688– 689، في هامش حديث الدواة والكتف @Yusufi_Gharawi @alfavayedolkoronaieh🌱