👈رمانِ ستارگان (#حریم_کریمه)👇👇😍
["عراق هرچه آتش داشت، ریخت ؛ولی نتوانست جزیره را پس بگیرد.شبانه خاکریز را شکافت و آب افتاد توی جزیره. رفتیم سمت ورودی آب .آقامهدی زودتر از ما رسیده بود. چند نفری داشتند گونی های خاک و الوارهای چوب را می گذاشتند جلوی آب گفتم (( نیروکمه بذارید به بچه ها بگم بیان کمک.)) گفت(( لازم نیست.)) الوار را گذاشت روی دوشش تا کمر رفت توی آب."]
این رمان غوغا کرده توی ایتا
این رمان درباره آقا #مهدی_زین_الدینِ
عضو شوُ بخون،من که ازش لذت بردم👇👇👇👇😍😍
https://eitaa.com/joinchat/319357276Ceb68ec28c2
بزن رو لینک و وارد شوید دعوت نامه از طرف داداش مهدی زینالدین هست 😍👆👆