. برگرفته از داستان واقعی 🙃☺️👇 💡 یک روز، یک استاد دانشگاه، با کلی اشتیاق وارد کلاس شد. قرار بود برنامه‌نویسی 👨‍💻 تدریس کنه. چشمش که به دانشجوها افتاد، با خودش گفت: «خب، اینا دیگه لااقل روش حل مسئله رو بلدن!» 😎 ولی کاش زود قضاوت نکرده بود! 🤨 چند تا سوال ساده پرسید... اما جواب‌هایی که گرفت؟ فاجعه بود! 😳 تقریباً هیچ‌کس نه الگوریتم بلد بود، نه حتی یه خط کد زده بود! بعضیا؟ 👀 اصلاً تا حالا جز دکمه روشن و خاموش، دست به کامپیوتر هم نزده بودن! 👨‍🏫 استاد متعجب پرسید: «مگه تو دبیرستانتون برنامه‌نویسی نداشتید؟» 🤨 چند نفر با خنده‌های تلخ گفتن: «داشتیم، ولی فقط بازی می‌کردیم.» 🎮 «معلممون خودش بلد نبود.» 🤦‍♂️ «کتابا رو می‌دادن حفظ کنیم، اما هیچ‌وقت یه کد واقعی نزدیم!» 📖❌ 🔥 استاد یه لحظه سکوت کرد... آهی کشید... یاد خودش افتاد، یاد دبیرستانش... (شاید اون داستان رو یه روز براتون بگم 😉) https://eitaa.com/algorithmPython .