🔰 و #۱۷شهریور ۵۷ 🌸صبح روز #۱۷شهریور با رفته بودیم جلسه مذهبی که ناگهان از اطراف سر و صدایی بلند شد. 🌺فرياد طنين انداز شده بود و ها از چهار طرف ميدان را محاصره کرده اند و... 🌼از همه طرف صدای تيراندازی می آمد. ابراهيم سريع يکي از مجروح ها را آورد و با موتور رفت سمت ، تا نزديک ظهر حدود هشت بار رفتيم بيمارستان. 🌸ابراهيم را گم کردم! عصر رفتم منزل ابراهيم. مادرش نگران بود. هيچكس خبری از او نداشت. خيلی ناراحت بوديم. 🌺آخر شب خبر دادند ابراهيم برگشته. خيلي خوشحال شدم. با آن بدن قوی توانسته بود از دست فرار کند. 🌼روز بعد رفتيم سلام الله علیها و در مراسم تشييع و تدفين شهدا کمک کرديم. یاد همه شهدا گرامی وراهشان پر رهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh