دوست و همرزم شهيد مى گويد: قبل از عمليات كربلاى 4 بود. فرمانده گردان، شهيد محسن اسحاقى بود. شهيد سعيد بعد از من به منطقه آمد و اصرار داشتند كه با هم باشيم. موقع آموزشى در ايست بازرسى دچارمشكل شدند و سعيد 24 ساعت ديرتر به ما رسيد. من در آنجا 25 قايق داشتم. وقتى به او گفتم اين قايق شهيد مصطفى كارگران است، 3-4 ساعت در آن قايق با خود خلوت كرد. يادم مى آيد هيچ كسى در آن زمان نمى توانست به بى سيم دسترسى داشته باشد. اما سعيد با نفوذى كه داشت و با هوش و ذكاوت با يكى از بچه ها ارتباط برقرار كرد و با بى سيم صحبت كرد و برايم پيغام فرستاد. براى من جاى تعجب بود كه در منطقه عملياتى چطور سعيد اين كار را كرد.