آرمانــــ | علی جابری
🔴تسلّـط اشـرار ▪️پرداختی به مسئله‌ی تفسیر حزبی، باندی و سازمانی از امر به معروف و نهی از منکر 🔻گوی
🔴تسلّـط اشـرار پرداختی به مسئله‌ی تفسیر حزبی، باندی و سازمانی از امر به معروف و نهی از منکر بسم الله الرحمن الرحیم 🔻در روایات اسلامی از امر به معروف و نهی از منکر با تعابیر رفیع و عمیقی مانند «قوام شریعت» و همچنین ضمانت بقای کلیه احکام یاد شده است. اهمیت عمل به این واجبِ فراموش شده تا به آنجا است که امیر مومنان پس از ضربت خوردن توسط ابن ملجم مرادی و در وصیت به امام حسن و امام حسین علیهما السلام می‌فرمایند: امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که اشرار بر شما مسلّط خواهند شد سپس هر چه دعا کنید مستجاب نمی گردد. ▪️از جمله پیامدهای خطرناکی که جامعه ترک کننده امر به معروف و نهی از منکر با آن مواجه است، تسلّط اشرار و انسان‌های نابابی است که مسیر حرکت جامعه به سمت سعادت را سد خواهند کرد. ترک این فریضه موجب می‌شود تا همان کوفه‌ای که روزگاری علی بن ابی طالب(ع) در آن خطبه می‌خواند، به دست شروری چون حجاج بن یوسف ثقفی بی‌افتد؛ جنایت‌کار مستبدی که در نظرش ریختن خون انسان با حیوان تفاوت چندانی نداشت. جالب آن است که مطابق این روایت، در چنین شرایطی حتی دعای نیکان برای رهایی از ظلم بی پایان شرورها نیز مستجاب نخواهد شد! لازم به ذکر است که این مسئله تنها به دوران امام علی(علیه السلام) خلاصه نشده و در عصر حاضر نیز مصادیقی دارد؛ اگر امروزه نیز جامعه (خصوصاً مومنین) به تکلیف شرعی خود در این مسئله عمل نکند ممکن است انسان‌هایی در نهادها و دستگاه‌های مختلف بر سر کار بیایند که مسیر حرکت جامعه را به انحراف بکشانند. 🔻می‌دانیم که بالاترین مرتبه امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسئولان است؛ یعنی نظارت دائمی و سخت گیرانه‌ی مردم بر حاکمان و صاحبان امر! اگر رعایت حدود الهی در ساحت فردی واجب است به طریق اولی در آن‌ جا که مسئله‌ی جامعه اسلامی در میان است، اهمیت این مسئله‌ بیشتر احساس می‌گردد. آنجا که یک مقام مسئول بر خلاف شرع و قانون مرتکب ظلم و فساد شد اگر مومنین ساکت شدند و به جهت خشم خدا، خشمگین نشدند، پیامد آن فقط به عذاب آخرت خلاصه نشده و در این دنیا نیز گریبان آنان را خواهد گرفت. در صحنه سیاست امروز کشور متأسفانه جریاناتی، امر به معروف و نهی از منکر را به صورت حزبی، باندی و قبیله‌ای تفسیر می‌کنند. گویی که یک فعل حرام اگر از مسئول منتسب به باند ما سر بزند بایستی از کنار آن عبور کرد و با هزار و یک شیوه آن را توجیه کرد؛ تنها زمانی باید یک مسئول را نهی از منکر کرد که کوچک‌ترین نسبتی با باند ما نداشته باشد. احدی هم حق ندارد تا نسبت به این روند معترض شود! زمانی که به فلان مسئول نقد می‌کنی به شما می‌گوید: من بر آمده‌ی از رأی مردمم! به آن یکی که نقد می‌کنی می‌گوید: من فلان نهاد انقلابی‌ام؛ من برآمده از حوزه‌ام؛ من عالم دینی‌ام! ▪️می‌گویند چون منصوب یا منتسب به رهبری هستیم پس کسی اجازه ندارد به ما نقد کند! شاید شما هم مصادیقی شبیه به این جملات را از زبان بعضی مسئولان شنیده باشید. می‌خواهند فتاوای مطلق مراجع در حوزه امر به معروف و نهی از منکر را با قیودی غیر شرعی (نظیر سازمان، تشکیلات، حزب، باند و قبیله و...) محدود کنند. کجای اسلام به شما اجازه داده که خود را مبراء از این قاعده ترسیم کنید؟ مگر کارگزار حکومت اسلامی می‌تواند برای خود سهم ویژه کنار گذاشته و احکام اسلامی را با معیارهای قبیله‌ای خود ترسیم کند؟ 🔻تن دادن به این آسیب موجب می‌شود تا بنیان نیاز اساسی جامعه یعنی امر به معروف و نهی از منکر خدشه شود. از همین جهت سکوت در برابر این بدعت از جدی‌ترین مصادیق فراموش شدن این حکم الهی و ترک نمودن آن است. حال بایستی پرسید که ایستادگی در مقابل این بدعت به عهده کیست؟ در جواب باید گفت اگر چه سهم اقشاری نظیر روحانیت در این مسئله بسیار پر رنگ تر از باقی گروه‌ها است لکن به طور کلی هر فرد آگاهی که نسبت به چنین انحرافی مطلع شد بایستی نسبت به این بدعت اعتراض نماید. به همین جهت مطالعه این سطور برای خواننده‌ی آن نیز مسئولیت آور است. اگر نمی‌خواهیم به جایی برسیم که تیغ انسان‌های شرور را بر روی گردن خود و جامعه احساس کنیم، بایستی با تمام توان در راستای احیای این واجب فراموش شده کوشیده و اجازه ندهیم تا عده‌ای برای دستیابی به منافع خود، حکم خدا را باندی و قبیله‌ای تفسیر نمایند. والسلام. ✍علی جابری | با ما همراه باشید... @ali_jaberi_ir