🔰 تا حالا همه روزهای کسالت از سرماخوردگی گرفته تا... حجم کتابهایی که خوانده ام بیشتر از دوره سلامتی بوده نمیدانم چرا؟ شاید علتش ترسِ از دست رفتنِ توانِ قبلی ام در دوره سلامتی ست نگران این هستم که نکند دیگر نتوانم کار علمی ام را ادامه دهم نمیدانم چرا ولی همین ترس و نگرانی، انگیزه بیشتری را تزریق میکند. امروز تا شب مشغول این کتابم نیکلاس کار درین کتاب تاثیرات فجازی را بر نقشه مغز و مدار یادگیری آن اثبات میکند. خیلی کتاب خوبیست فقط یک جمله از آن را هدیه کنم «سابقاً راحت غرق مطالعه کتاب یا مقاله ای بلند میشدم ذهنم درگیر فراز و فرودهای روایی یا تغییرات استدلالی متن می شد و ساعتها در پهنه گستردۀ نثر آن پرسه میزدم اما دیگر به ندرت دچار چنین حالتی میشوم یکی دو صفحه که میخوانم حواسم پرت میشود رشته کلام را گم میکنم و دنبال کار دیگری میگردم حس میکنم باید همیشه ذهن سرکشم را کشان کشان سراغ متن مطالعه عمیق ببرم ظاهراً شیوه کار مغزم در حال تغییر بود. همان موقع بود که واقعاً نگران شدم چرا نمیتوانم بیش از چند دقیقه به چیزی توجه کنم اولش فکر کردم شاید یکی از نشانه های فرسودگی ذهن در میانسالی باشد اما فهمیدم مسئله این نیست که مغزم دارد کند میشود مسئله این است که مغزم گرسنه است و میخواهد به همان شیوه ای که اینترنت تغذیهاش میکند سیر شود و هرچه بیشتر میخورد گرسنه تر میشد حتی وقتی از رایانه ام دور بودم مدام این با و آن پا میکردم که بروم سر میز و ایمیل هایم را چک کنم.» 🔰@ali_samimi71