🏴🏴🏴🏴🏴
فی سبیل الله تعالی ...
... الی مولانا الحسین ع
♦️
خاطرات سفر آسمانی اربعین (۶)
♦️♦️♦️
دیروز را تا عصر در موکب ماندم. برنامه زیارت صبح را بخاطر خستگی و کسالت پسرم که نوعی پرستاری از "زائر الحسین ع" بود، اجبارا لغو کردم. تا ظهر به استراحت و استحمام و گفتگو با رفقای همشهری گذشت. دوستان ما برای برپایی این موکب کار پرحجم و طاقت فرسایی انجام می دهند. تمام اقلام مصرفی از برنج و گوشت و روغن و ادویه تا خربزه و هندوانه و حتی هیزم (!) یا موکت و بالش و تنور نانوایی و ... باید از ایران وارد شود. یکی از موکب های بزرگ یک کانتینر "یخ" به عراق آورده بود!!!
دیگر اینکه در موکب ها از همه قشری پیدا می شود. کارگر، کارمند، کشاورز، استاد و معلم، روحانی، راننده و ... با همه نوع تیپ فکری و سیاسی و حتی همه مدل قیافه ظاهری. این را برای کسانی می گویم که فکر می کنند تنها یک گروه فکری، سیاسی و یا فقط مثلا بچه های مسجدی و مذهبی در پیاده روی عظیم اربعین شرکت می کنند.
با چند طلبه خوش ذوق و خیرخواه نیز "گعده" ای (مجلس بحث) برقرار شد و صحبت از مسائل فرهنگی. یکی از این رفقا، پس از نماز ظهر روضه خوانی کرد. بسیار عالی. روضه ابالفضل ع. آن هم در کربلا. حسابی گرفت و گریه شد. الحمد لله
عصر، کوله ها را جمع و جور کردیم. خداحافظی از دوستان. جور کردن مبلغی پول عراقی (دینار) که از حدود ۳۷ هزار در هفته قبل به ۴۵ هزار رسیده است. علی برکت الله
زیارت وداع مانند روضه وداع، سنگین است و اهل روضه معنی "روضه سنگین" را می فهمند. زنان اهل حرم بر پاهای مرکب پدر افتاده بودند که یا حسین، ما در این بیابان به که میسپاری و می روی؟ امام ع دختر خردسالش را فرمود: "دخترکم، دلم را آتش مزن" (لاتحرق قلبی). امام ع یکّه و تنها به میدان رفت در حالی که چشمانش به سوی خیام حرم نگران بود. (لا اله الا الله)
به فاصله چند متری از ضریح مطهر حسینی پنجره ای وجود دارد با این عنوان: "مذبح المقدس". قتلگاه ...
آه میا قتلگاه
هر طرفی این سپاه
گاه زنندم ز کین
سنگ جفا بر جبین
گاه زنند بر سرم
تیغ و نی و خنجرم ...
(رحمت خدا بر پدرم و همه ذاکرین و مادحین حسینی)
سنگ هایی مرمرین با رگه های قرمز فضای قتلگاه را متفاوت ساخته است. اینجا نیاز به روضه خوان نیست. باید "الصرخه" داشت (باذن الله) که معنی آن نیز از اسرار و رموز روضه هاست. مردی نوحه حاج محمود را داد می زد: سر تو دعوا بود ... دیر رسیدم من
یا اباعبدالله
به دلیل ازدحام جمعیت امکان اقامه نماز در حرم مقدس حسینی نبود. به بین الحرمین آمدیم برای وداع با حضرت قمر سلام الله علیه. حاجت ها را به امانت به حضرت سپردیم. الله اکبر از جذب و جذبه ابالفضل ع آن هم زمانی که گنبد حضرتش در قاب نگاه آدمی است.
گرچه خسته و مانده و مجروح، مانند لشکر شکست خورده به منزل و موطن خود برمی گردیم اما به لطف مولا سالمین، غانمین، مغفورین و فائزین خواهیم بود. انشاله
کربلا خیلی شلوغ تر از دیروز است و عجیب برکتی در این موکب ها. همه جا شربت و طعام و ... به پسرها گفتم هیچ سفره ای رنگین تر از سفره امام حسین ع نیست و منوی هیچ هتلی مانند کربلا انتخاب یا بقول امروزی ها "آپشن" ندارد. این سفره ظاهری و مادی است و خدا می داند مائده معنوی حسین ع چگونه است. رزقنا الله تعالی
انشاله فردا حکایت مراجعت به مرز را خواهم نگاشت.
یا حسین
🌺🌺
""فُرادا""
(دلنگاره ها و دستنوشته های علی اکبر قیومی)
◀️ شما میتوانید از طریق لینک زیر به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/aliakbarghayyoomi
🔹🔹🔹🔹🔹