✍️خلاصه جلسه هفتم خارج اصول
از نمونههای قرآنی این نوع از نصوص میتوان به این آیه مثال زد:
*(و لا تجعل یدک مغلولة الی عنقک و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوماً محسوراً) * به نظر میرسد، هر چند برخی خواستهاند از این آیه، لزوم یا رجحان اعتدال در انفاق و حرمت یا کراهت تقتیر و بسط در انفاق را استفاده کنند، لکن این استفاده نسبت به حرمت یا مرجوحیت بسط در انفاق خالی از ملاحظه نیست. حد دلالت آیه این است که با بسط ید در انفاق در لحظه احتیاج، دست خود منفق خالی میماند و مثل پیامبر در وقتی که نمازگزاران منتظر او هستند، باید در خانه بماند؛ زیرا لباس ضرور خود را انفاق کرده و لباس دیگری که بپوشد و به مسجد رود، ندارد! فتقعد ملوماً محسوراً. بنابراین هدایت این آیه به یک عمل و بازتاب آن است (یعنی بسط ید در انفاق و مورد سرزنش قرار گرفتن و از کارها فرو ماندن).
البته ممکن است رجحان اعتدال در انفاق را از اسناد دیگری چون: *(والذین إذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما) *1، استنباط نماییم، لکن سخن در آیه اول است نه غیر آن.
مثال مزبور چه مورد قبول باشد یا نه، مشکلی نیست؛ زیرا مثالهای این مجال بسیار است. نوع ادله مبین فلسفه احکام از جمله بخشی از خطبه صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها2 را میتوان در این لیست قرار داد. گفتنی است این نگرش به روایات، باعث میشود تا بسیاری از نصوص که مبین حکم یا مصلحت و مفسده معیار قلمداد گردیده، از این شأن و ویژگی تهی گردد و در زمره نصوص مبین واقعیتها، آثار وضعی عمل و کنش و واکنش ها در آید. تاثیر این نگاه موقعیت بسیاری از مستحبات و مکروهات را در معرض تردید قرار میدهد؛ مگر این که برای هر مصلحت و مفسدهای، در شریعت، حکمی در نظر بگیریم و وجود مصلحت و مفسده ـ و به تعبیر دقیقتر، وجود منفعت و مضرت ـ را کاشف إنی از حکم شرع بدانیم، لکن این مبنا ضعیف و قابل تصدیق نیست؛ به عنوان مثال وقتی گفته میشود:
« ألقِ دواتک و أطِل جلفة قلمک و فَرّج بین السطور و قَرمِط بین الحروف؛ فإن ذلک أجدر بصباحة الخط»3 . نمیتوان از آن حکم شرعی استنباط کرد و به استحباب زدودن غبار از دوات، درازکردن زبانه قلم، فاصلهانداختن بین سطرها در کتابت و نوشتن حروف در کنار یکدیگر فتوا داد! آن چه از این کلام استفاده میشود این است که به کار گرفتن این نکات، خط و نوشته انسان را زیبا میکند این که این امور یا زیبایی خط مستحباتی باشند که بر انجام آنها ثواب مترتب گردد، دلیلی بر آن نیست؛ چرا که امام علیه السلام چنان که از شأن بیان شریعت سخن می گوید، از شئون دیگر نیز بیان دارد.
حمل بر بیان شریعت در کشاکش افراط و تفریط
رفتار متکلفان استنباط در حمل نصوص بر بیان شریعت (اصالة التشریع و اصالة بیان الشریعة) در کشاکش افراط و تفریط قرار دارد. امروزه برخی از عهدهداران استنباط در این باره افراط میکنند، تا جایی که گاه نصوص مبین تکوین را عهدهدار بیان شریعت میپندارند! حتی دامنه شریعت و فقه را ناموجه توسعه میدهند؛ چنان که برخی در این باره تفریط میکنند.4
پاورقی ها
1. فرقان، آیه 67.
2. ر.ک: محمد بن جریر الطبری، پیشین، صص32 و 33؛ ابوالفضل ابوطاهر، پیشین، ص16؛احمد بن علی بن ابی طالب ، پیشین، ج1،ص99؛محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق)،کتاب من لا یحضره الفقیه ، ج3، ص372؛و...
3. نهج البلاغه ،(فیض الاسلام) ، حکمت 307، ص 1236.
4.به کتاب «فقه و عرف» و «فقه و مصلحت» مراجعه شود.
#استاد_علیدوست
#خارج_اصول
#تعارض_ادله
#مبحث_تزاحم
✅ کانال دروس استاد علیدوست
📚
@alidost_fiqh