🔰 «فقه معاصر بایسته شناسی و آسیب شناسی» (بخش چهارم)
🎙 آیت الله ابوالقاسم علیدوست
🔻آسیب های فقه معاصر
1️⃣ پرداختن به موضوعاتی که در حال شدن است
بعضی از مباحث و موضوعات، حدود و ثغور مشخصی دارند که سالها،، دربارهشان بحث شده، اما برخی مباحث دیگر هنوز برای کارشناسان فن نیز واضح نیستند. به هر حال، ما میآییم و به این موضوعات میپردازیم، در حالی که کارشناسان پشت صحنه که تخصص در این زمینه دارند، هنوز به توافقی نرسیدهاند.
برخی موضوعات هنوز برای خود کارشناسان روشن نیست، حال برخی فقها سعی میکنند به این موضوعات بپردازند. این رفتاری است که مد شده است. کارشناسانی که در این زمینه ها متخصص هستند، هنوز به نتیجه نرسیده اند.
به عنوان مثال معاملات هرمی تغییرات زیادی داشته است، اقسامی پیدا کرد و بازسازی می شود. اما ما چون از این بازسازیها خبر نداریم، به موضوعاتی میپردازیم که هنوز روشن نیستند.
ما گاهی اوقات مدزدگی را با معاصرت اشتباه میگیریم. مدزدگی علمی به این شکل است که هر موضوع جدیدی مطرح میشود، افراد سعی میکنند درباره آن بحث کنند، اما معاصرت به معنای تلاش برای رسیدن به یک قرار در موضوعات است.
زمانی بحث اصول دیالکتیک و اصول چهارگانه هگل در حوزه قم مد شده بود. در منبرها و کلاسهای مدرسه اصول دیالکتیک مطرح میشد.
ما یک ملت عموماً احساسیتر هستیم که جلوتر از خود آن موضوع حرکت میکنیم و این میتواند مشکلساز شود. چند وقت پیش، شخصی که از اروپا به دانشگاه تهران آمده بود، در مصاحبهای میگفت که تعجب میکند از این که در ایران، چیزی که در کشور ما هنوز یک فرضیه است، بهعنوان یک اصل مسلم پذیرفته شده است.
به عنوان مثال فرضیه ترانسفوریسم داروین که هنوز هم در غرب بهعنوان یک فرضیه مطرح میشود و در مقابل آن فرضیه فیکسیسم لامارک وجود دارد که درباره ثبوت انواع صحبت میکند، در ایران به عنوان یک حقیقت علمی پذیرفته شده است.
در سالهای دهه پنجاه، معرکهای در حوزه علمیه درباره موافقان و مخالفان ترانسفورمیزم وجود داشت. حتی یکی از آقایان، پیشنهاد مباهله داد. ایشان نظری درباره ترانسفورمیزم داد و پیشنهاد مباهله کرد. وقتی به این موضوع فکر میکنید، شاید بخندید، اما در آن دوران، این مسائل جدی بود و همه گوش میکردند.
بحث ترانسفورمیسم و فیکسیم در دهه ۵۰ مد بود، بعد از مدتی، این مباحث تمام شد. پرداختن به مسائل قبل از روشن شدن آنها، آسیبزا است. باید بگذاریم موضوعات روشن شوند و کارشناسان نظر خود را بیان کنند، سپس ما میتوانیم درباره آنها نظر بدهیم.
2️⃣ پرهیز از ابداع احتمالات است
اگر ما مدام در حال ابداع احتمالات باشیم، نمیتوانیم به واقعیتهای صحنه توجه کنیم . مثلاً سوال میشود که حکم بازی کلش آف کلنز چیست. برخی در پاسخ میگویند اگر قمار باشد، یک حکم دارد و اگر رهان باشد، حکمی دیگر.
برخی از این احتمالات بالغ بر ۴۰ سال از آن گذشته است و الان دیگر کسی از آن احتمالات بحث نمیکند. برخی احتمالات درباره ماهیت پول به قدری در مباحث اقتصادی بررسی شدهاند که نباید بررسی شود. حالا شما میخواهید بحث ماهیت پول را مثل کتاب مرحوم مشرف حسین حلی بحث کنید، اما اینها دیگر گذشتهاند.
این ابداع احتمالات فقط در صورتی به کار میآید که کسی پس از این که موضوع بهخوبی پخته شد، میتواند آنچه در خارج واقع میشود را بررسی کند، اما ابداع مداوم احتمالات جدید وقت و انرژی را تلف میکند.
برخی از مباحث را در فقه معاصر باید به عنوان اصول موضوعه بپذیریم و عبور کنیم. یکی از بزرگواران به مناسبت این که آیا معامله بیتکوین مصداق تسلط کفار بر مسلمین است یا نه، دلایل تسلط کفار بر مسلمین را بحث کرده بود. به نظر من درست نیست و باید برخی موضوعات مانند حرمت تسلط کفار بر مسلمین را به عنوان اصل موضوعی مد نظر قرار دهیم و عبور کنیم. باید بروید سراغ بحثهایی که میخواهید در موضوع خودتان انجام دهید. همچنین در بحث فقه معاصر، جای بررسی رجال مفصلی وجود ندارد.
#فقه_معاصر
#آسیب_شناسی
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚
@alidost_fiqh