🔰 پاسخ نهایی آیت الله علیدوست به دکتر سروش (بخش اول)
🔹پس از برگزاری سه جلسه مناظره بین حضرت آیتﷲ علیدوست و آقای دکتر سروش و اتمام پخش اینترنتی این سه جلسه، آقای سروش یادداشتی بر مناظره صورت گرفته نوشتند.
حضرت آیتﷲ علیدوست هم یادداشت جمعبندی و نهائی خود را در این زمینه نگاشتهاند که تقدیم میشود:
🔻بسم الله الرحمن الرحیم
یادداشتی در ارتباط با مناظره اینجانب با آقای دکتر عبدالکریم سروش در مهرماه 1403
1️⃣ سه موضع در قبال تراث روایی
دفاع متعصبانه برخی از اخباریان امامیه از تراث روایی که منجر به معتبرانگاری همه احادیث موجود میشد، و یورش افراطی برخی روشنفکران به این تراث، چونان دو تیغه قیچیاند که ظاهرا متقابل هستند اما چو نیک بنگری نه تنها به یکدیگر کاری ندارند بلکه یکدیگر را تیز میکنند تا کاربران اعتدالگرای این تراث ارجمند را قیچی کنند. تراث ارجمندی که با گنج رنج هزاران راوی، محدث و فقیه پاکباخته فراهم شده است. میراث گران قیمتی که از سویی باترمیم رخنههای هدایتی بشر، نیاز هدایتجویان را تأمین میکند و از سوی دیگر میراث تمدنی غیرملموس است که نباید نابخردانه آن را مورد تاخت و تاز قرار داد و غیرمنصفانه در مورد آن قضاوت نمود. این میراث پس ازپایان دوران حدیثستیزی و منع کتابت حدیث در عصر خلفا، ابتدا تا روزگار صادقین علیهما السلام صادر و تکمیل شد؛ و آنگاه در عصر امامان پس از صادقین از پیرایه جعل و صعوبت تعارض ترمیم گردید. تو گویی امامان شیعه با طراحی دکترین «ترمیم - پالایش» کوشیدند این میراث را حتیالامکان سالم و مفید به دست آیندگان برسانند.
بد نیست جناب آقای دکتر سروش به مخاطبان خود بیاموزند معیار و سنجه نزد ایشان در انتخاب احادیث فراوانی که سالیانی ، متکفل بسط و شرح آن در دروس نهج البلاغه،کیمیای سعادت، دین و قدرت و سلوک دیندارانه... بودهاند، چیست؟
یا اینکه معیارشان در قبول روایات کتاب «المراقبات» میرزا جوادآقا ملکی تبریزی که آشنایی با آن را از توفیقات نوجوانیشان دانستهاند، چیست؟ بسیار نیکوست؛ ایشان برای مخاطبان خود، بیان کند با کدام معیار و سنجه احادیثی چون بیاطلاعی و تعجب پیامبر از گردافشانی نخلستان را پذیرفته است تا ما نیز با همان معیار روایات دیگر را برگزینیم.
آیا داستان تل زباله و کاهدان و موی سفید بر تن گاو سیاه هنوز به قوت خود باقی است؟
2️⃣ اینجانب بر این باورم که تراثستیزی و فرهنگسوزی را باید به دو شیوه گرم (و سرخ) و نرم (و سفید) تقسیم کرد: یکی شیوه اسکندر مقدونی، مغولان و غزنویها که کتابهای یک تمدن را در آتش گرم سوزاندند و دیگری شیوه نامحسوس و سفید اما تلخ و ویرانگری که با «خاکستر و کاهدان» معرفیکردن احادیث، به سوزاندن نرم این میراث غیرملموس همت کردهاست. ناگفته پیداست که فرهنگسوزی نرم بمراتب از فرهنگسوزی گرم، ویرانگرتر و گمراهکنندهتر است چون نسل جوان هدایتجو را با یک «نه» بزرگ از سرزمین احادیث بیرون میبرد و در برهوت نامعرفت و سرمایه ازدستداده، حیرتزده رها میکند.
گویا القائات برخی، یک «نه» و «صفر بزرگ» به سرمایه به ارث رسیده از گذشتگان و رعد و برق بیباران است و نه بیش از این!
#مناظره
#جدال_احسن
#دکتر_سروش
#فقه
✅ کانال دروس و دیدگاه های استاد علیدوست
📚
@alidost_fiqh