هدایت شده از عقلب
😞درددل یک دختر تنها و غمگین سلام جناب ادمین شما خواستین تجربه ی ازدواجو در اختیار مخاطبینتون بزاریم ولی من میخوام تجربه ی تلخ ازدواج نکردنمو بگم. راستشو بگم بخاطر شرایطی که توش بزرگ شدم، نبود سایه ی مهر پدر و حسرت داشتن برادرای همدل کنارم از اول دبیرستان به هوای دیدن ی لبخنده یا احساس دوست داشته شدن، هر چند دروغی با ی پسر که خواهرش زیاد از خوش اخلاقی و شوخ طبعیش تو جمعمون صحبت می کرد تماس گرفتمو دوست شدیم. حالا دیگه منی که حتی از نگاه های شیطنت آمیز از راه دور دخترپسرای هم دوره ایمون بدم می اومد شده بودم یکی از اونا و چندین پسر بعد از اون که رابطه های کم و بیش از نزدیک یا دور داشتیم. و حالا بعد از نزدیک به چهل سال عمری که از خدا گرفتم، از ترس لو رفتن دوستی های قبلیم،  هنوز نتونستم به خودم جرات بدم خواستگار بپذیرم و اگه بدون اطلاع من و با اجازه ی خونواده اومدن با هزارتا بهونه های مسخره و بنی اسرائیلی رد و روز به روز تنهاتر و درمونده ترم. و کج اخلاقی های خونوادمم باید تحمل کنم بخاطر رد کردن خواستگار. همیشه حس خیانت به آبروی خونوادم، و نگاه هایی که هر چند بی خبرن ولی من نسبت به خودم به دید تحقیر می بینم و خجالت میکشم و زندگی کثیفم حدود ۲۵ ساله داره آزارم میده . حال خوبی که با خدا داشتم تو دوران نوجوانی دیگه ندارم اصلا حال خوبی ندارم. شاید باورتون نشه ولی همین حالام تنها نشستم گریه می کنم  از اون همه تنهایی . الان دلم فقط کمی خدا میخواد خدایی که انقد جلوش پررویی کردم و ندید گرفت؛ فرصت داد و سوزوندمش ک دیگه اونم کلا رومو ضربدر قرمز زده. می خواستم بگم رابطه های قبل از ازدواج که خیلیاشون با وعده ی ازدواجن تهش فقط به کثافت میرسه و خیلی زود می بینی تنها شدی و همه ی اونا سر زندگیشون. من همیشه ترس دارم نکنه ازدواج کنم یکی از اون پسرا آشنا و اقوام طرفم دران، نکنه لو بدن هم زندگیم شکست بخوره هم آبرو خودمو خونوادم بره. مخاطبای دختر التماستون میکنم از منی که ۲۵ ساله این راهو دارم میرم و ته همشون پوچه و کثیف شما نرین جز تنهایی و شکستن هیچی تهش نیس بخدا نیس. به قرآن حتی تو مسجد و مراسم روضه و دعا نمی تونم برم، هم میگم نکنه بخاطر وجود من روسیاه دعای بقیه هم پذیرفته نشه هم اینکه همیشه جلو همه ی حس شرمندگی و سربه زیری دارم چون همیشه فکر میکنم بالاخره ی نفر بین اون چند نفر پسر جایی از من حرفی زده و همه میدونن به روم نمیارن. برا ازدواجتونم بعدا به مانع میخورین و عوض دو سال ۵ سال یا ۱۰ سال تنهایی و بعد ازدواج ، خدای نکرده ی عمر تنها می مونین. اینم بگم کافیه یکی از اعضاء خونوادت مخصوصا مرد خونه (برادر یا همسر) بو ببرن دیگه برا همیشه بی اعتماد میشن از چشمشون می افتی و زندگیت سگی میشه، حالا طرف شوهر باشه ممکنه حتی زندگی از هم بپاشه آبرو خودتو خونوادت میره  و اون وسط بچه ها آسیبشو ببینن. ممنونم اجازه دادین و تونستم جایی که همه غریبه ان حرفمو بزنم، حرفایی که اگه بخوام ریز بگم چنتا کتاب میشه ازش نوشت  تا عبرت بمونه برا دخترای ساده دل و مردایی ک جز تلخی و تندی تو خونه و خوش خلقی بیرون خونه چیزی ازشون نمی بینی. این حرفا خیلی ساله خیلی زجرآور رو دلم سنگینی میکنه. ‼️دوستان عزیز سوال یا تجربیات خودتون رو به آدرس زیر برای ما ارسال کنید ↙️ 💬 @aghalbofficial 🚨عضویت در کانال عقلب↙️ ✅ @aghalb