چون حق تعالى گوسفند را براى فداى اسمعيل فرستاد، حضرت ابراهيم عليه السلام او را ذبح كرد، به خاطر رسيد كه: اگر به دست خود فرزند را قربانى كردمى، عجب ثواب عظيم دريافتمى و به قدم همت به درجه رفيع شتافتى. حق سبحانه وحى فرستاد: اى خليل از جمله خلقان، كه را دوستتر دارى؟ گفت:حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله كه حبيب و صفىّ تو باشد. خطاب آمد او را دوستتر دارى يا خود را؟ حضرت ابراهيم گفت: به عزت و جلال كه او را دوستتر مىدارم. خطاب رسيد: فرزند او را دوستتر دارى يا فرزند خود را؟ گفت: فرزندان او را دوستتر دارم. خداى تعالى وحى فرمود كه يكى از فرزندان او را به خوارى و جور و ستمكارى غريب و تنها و گرسنه و تشنه در زمين كربلا شهيد كنند، حضرت ابراهيم عليه السلام چون شمهاى از اين واقعه بشنيد، قطرات اشك بر صفحات رخسار فرو باريد، خطاب رسيد كه: اى ابراهيم ثواب گريستن تو بر حضرت حسين عليه السلام و المى كه به قلب تو رسيد، برابر آن ثوابى است كه به دست خود فرزند را قربانى كنى
تفسیر اثنی عشری
💫 با
#مهندس_علیخانی
💫 🇮🇷
@alikhani_r 🇮🇷