بنده صفحه 1 از 2 سلام بر سید عزیز منتظر متن تفصیلی‌تر حضرتعالی هستم و استفاده خواهیم کرد. ➖ در خصوص این جمله «حکومت می تواند از حج جلوگیری کند»، این جمله پس و پیشی دارد که قیود و زوایای مدعا را بیشتر مشخص می کند: 👇 "{حکومت} مى‏تواند هر امرى را، چه عبادى و يا غير عبادى است كه جريان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن مادامى كه چنين است جلوگيرى كند. حكومت مى‏تواند از حج، كه از فرايض مهم الهى است، در مواقعى كه مخالف صلاح كشور اسلامى دانست موقتاً جلوگيرى كند." این بیان حضرت امام ره، نمی دانم چرا آنقدر سنگین آمده است. قرائتی مشهور از این کلام این است که حاکم دینی، همانطور که مکلف به اقامه احکام فرعیه اسلام مانند نماز و حج است، در عین حال مکلف به حفظ کیان حامعه دینی و عزت مسلمین و اعتلای اسلام است و هرگاه یکی از احکام فرعیه شرعیه با این تکالیف دیگر که از لحاظ شرعی، از اهمیت بالاتر برخوردار هستند، در مقام عمل تزاحم پیدا کرد، حاکم دینی می تواند به طور موقت تا برداشته شدن شرایط تزاحم، حکم به تعطیلی آن واجب کند. ➖در خصوص جایگاه مردم در مشروعیت فقیه، چرا مسئله روشن نیست؟! در حیث جایگاه مردم در مشروعیت فقیه، لااقل سه یا چهار نظریه وجود دارد که در یکی جایگاه مردم را فقط بیعت و مقبولیت می داند، یکی مقبولیت را در کنار نصب الهی یکی از ارکان مشروعیت میداند و نظریه سوم که از اساس ولایت فقیه را قائل نیست و فقیه را وکیل و اعتبار یافته از قِبل فقیه می داند که البته این مورد آخر، تقریبا سابقه ای در فقهای قبل از انقلاب اسلامی ندارد (یا لااقل بنده تاکنون برنخورده ام) و حتی بزرگانی مانند شیخ انصاری که در کتاب مکاسب، ولایت فقیه را بر اساس روایات نمی پذیرید، اجازه تصرف فقیه در امور حسبه را نه به وکالت مردم، بلکه از طریق دلیل لبّی و قدرمتیقن شریعت،منحصر در فقیه می داند. شما اگر به صورت اجتهادی ورود کنید، به یکی از دیدگاه ها یا دیدگاه پنجمی میرسید که رابطه مردم با مشروعیت ولایت فقیه به خوبی روشن است. ➖فرموده اید که اگر اعتبار ولی فقیه به اعتبار است، پس منصوبین وی معتبر نیستند چون انتخابی نیستند. من متوجه نمی شوم این فرمایش به چه دلیلی میفرمایید ... اول اینکه در نگاه مشهور فقها، ولایت فقیه انتخابی نیست که بخواهد این محذور را داشته باشد. ثانیاً ذر فرض بازگشت اعتبار ولایت فقیه به انتخاب مردم هم مطلق بودن ادعای شما مخدوش است، چرا که نهایت این است که فقیه در فرض انتخابی بودن، وکیل مردم است و اگر مردم به وی حق نصب مسئولینی را داده باشد، انتصابهای وی نیز در همان محدوده معتبر است. ➖اینکه فرمودید: اگر ولی فقیه نایب امام (حجت خدا) است، باید منصوب وی باشد! پس چرا فرآیند تعیین ولی فقیه، انتخابی است؟ هم جوابش از فقرات بالا مشخص می شود که در هریک یک از نظریات سه گانه ای به آنها اشاره شد، مفهوم فرایند مشارکت مردم در تعیین ولایت فقیه، مفهوم خاص خود را دارد. در نظریه اول، این فرآیند فقط فرایند کشف ولیّ فقیه و بیعت است. در نظریه دوم، این مشارکت در شناسایی ولیّ فقیه، جزو ارکان مشروعیت وی است و در نظریه انتخابی، تمام علت اعتبار تصدی فقیه است. ➖فرمودید: مگر می شود از مورد چهارم (که خلاف نص عمل می شود) دفاع کرد؟ آیه پنجم سوره احزاب آیه دوم سوره مجادله بله عزیز دلم چرا نمیشود؟! اگر مروری به تاریخ صدر اسلام کرده باشید، خواهید دید در پیچیدگی امور و تزاحم احکام ،گاهی خود رسول الله ص و امیرالمؤمنین ع هم به حکمی از احکام الهی در شرایط تزاحم عمل نکرده اند و آن را به تعویق انداخته اند. تاریخ اسلام پر است از مصادیق این اتفاق... مگر به نص قران، دفاع از مظلوم واجب نیست، چه امری باعث شد که امیرالمومنین ع، از دفاع از صدیقه طاهره سلام الله علیها، کناره بگیرد؟ مگر قصاص قاتلین واجب نیست، به کدام مجوز امیرالمومنین علیه السلام در ابتدای خلافت، قصاص قاتلین عثمان را به تعویق انداخت؟ به کدام مجوز امام حسن ع با طاغوت زمان بیعت کرد؟ و صدها و هزاران مورد دیگر در زندگی نورانی معصومین علیهم السلام به بنا به شرایط زمان و مکان و در مقام تزاحم، اهمی را بر مهمی ترجیح داده اند و واجب مهمی را ترک کرده اند ... ➖ فرمودید: ادعا کردید: «دست یافتن به حکم الهی فقط و منحصرا از طریق اجتهاد مصطلح ممکن است»! اقامه دلیل بفرمایید.