💢بررسی و تحلیل سخنان آقای علوی بروجردی در خصوص نفی اقتصاد اسلامی💢 در گفتگو با حجت‌الاسلام و المسلمین غلامعلی معصومی‌نیا 🔹 تاکنون چند بار جناب آقای علوی بروجردی فرمایشاتی را فرمودند که شاید مهم‌ترین‌ آن، این است که ما اقتصاد اسلامی نداریم و اقتصاد اسلامی یک شوخی است. بیانات آقای علوی بروجردی ارزش علمی ندارد. کسانی‌که در این حوزه متخصص هستند و در مورد اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف مطالعه دارند، اذعان می‌کنند که ایشان ورود علمی به مباحث اقتصاد و اقتصاد اسلامی ندارند. زیرا ایشان ادعایی را مطرح کرده‌اند و دلیلی هم بر ادعای خود اقامه ننموده‌اند. این مانند آن است که کسی‌که علم فقه یا اصول بلد نباشد و بخواهد در مباحث این دو علم ادعاهایی صرف را مطرح نماید. این خدای ناکرده توهین به ایشان نیست. ما در روش رایج سنتی و حوزوی خودمان، در مباحث علمی صریح حرف می‌زنیم و رودربایستی نداریم. 🔹 کسانی که می‌فرمایند باید علم اقتصاد را مبنا قرار بدهیم، توجه داشته باشند که بازار سرمایه و بانکداری ما، هر دو دقیقاً کپیِ اقتصاد غرب هستند. 🔹ممکن است بگویند بانک‌های غرب و بازار سرمایه‌ آن‌ها بهتر از این‌جاست. جوابش این است ‌که کسانی‌که این سیاست‌ها را به ایران آورده‌اند، چون در مقابل متدینینی که می‌خواستند اقتصاد اسلامی مبنا باشد قرار گرفتند، ناچار شدند یک‌سری تغییر ایجاد کنند، در عمل هم بد اجرا کردند و در نتیجه بدتر شد . 🔹 اینکه می‌فرمایند اقتصاد علم است و ما باید سراغ علم اقتصاد برویم، به دنبال کدام اقتصاد باید برویم؟ سراغ اقتصاد سرمایه‌داری برویم؟ به چه دلیل فقط سراغ سرمایه‌داری برویم؟ کمونیست‌ها می‌گویند نظرات ما درست است. در نظام سرمایه‌‌داری انواع بحران‌هایی که در اثر همین علم اقتصاد به‌وجود آمده و متفکران سرمایه‌داری دائماً دارند گوشزد می‌کنند، چگونه حل می‌شود؟ مکتب‌های مختلفی در علم اقتصاد وجود دارد؛ چه ملاکی دارید که کدام‌یک از آن درست است و بقیه درست نیست؟ و چه ملاکی دارید که غیر از اقتصاد سرمایه‌داری و مارکسیستی، سایر مکاتب اقتصادی که وجود دارند و براساس علم بنا شده‌اند، کدام‌‌یک درست هستند و کدام یک درست نیستند؟ 🔹در اقتصاد ایران، عمدتاً سیاست‌هایی که اجرا شده و ما می‌توانیم آن‌ها را نام ببریم، همین موارد بوده‌ است. یعنی یک‌سری از اقتصادخوانده‌های ما رفتند، مثل کسانی که به سیاست‌های تعدیل دولت آقای هاشمی اعتقاد داشتند و تفکرات و سیاست‌های غربی را در دولت ‌آقای هاشمی مبنا قرار دادند. سیاست‌های تعدیل در دولت آقای هاشمی مبنا قرار گرفت. سیاست‌های غربی، مدل‌های وارداتی بود. این در کتاب‌ها موجود است و می‌توانید مطالعه کنید. آقای علوی بروجردی دعوت می‌کنیم که سیاست‌هایی که در دولت آقای هاشمی پیاده شد را مطالعه کنند. سیاست‌های اقتصادی غربی که ۸ سال در دولت آقای هاشمی و ۸ سال هم در دولت آقای خاتمی مبنا قرار داده شد. در دولت آقای روحانی که ۷ سال از آن گذشته هم مبنا همان سیاست‌هاست. لذا عده‌ای، علم اقتصاد را در کشورمان پیاده کردند و ماحصل آن، اقتصادی است که امروزه داریم می‌بینیم. 🔹در جامعه‌ای که ارزش‌های اسلامی مثل عدالت، کارآیی، استقلال و آزادی اقتصادی‌ و رقابت به‌نحوی که اسلام می‌گوید و نحوه مداخله‌ی دولت مبتنی بر ارزش‌های اسلامی وجود دارد، این اصول مبنا قرار می‌گیرد، روابط به‌گونه‌ای شکل می‌گیرد که با روابط در جامعه سرمایه‌داری متفاوت است. نفی‌کنندگان باید اثبات کنند که این روابط یکی است تا بتوانند بگویند همان علم اقتصاد متعارف باید مبنا قرار بگیرد. درحالی‌که این از مسلمات است که در جامعه‌ای که این ارزش‌ها و اصول حاکم است، روابط اقتصادی به‌نحو دیگری شکل می‌گیرد. این می‌شود علم اقتصاد اسلامی. این غیر از علم اقتصاد رایج است. البته در چارچوب حفظ ارزش‌های اسلامی از دستاوردهای علمی دیگران هم استفاده می‌کنیم، اما از آنجا که اسلام صراط مستقیم است باید حواسمان جمع باشد. لینک متن کامل مصاحبه خوب ایشان👇 https://b2n.ir/021696