🔶️خلاصه ای از آنچه در نشست اقتراحی "اشکال انتقام سخت در جهت بازدارندگی" گفتم. 💢انتقام بلندمدت، جای انتقام شخصی از قاتلین سردار سلیمانی را نمیگیرد... 💢 ✳️ موسسه فتوح اندیشه/۱۳ دیماه ۹۹ 🔹 مانند هر پدیده فردی و اجتماعی برای فهم ظرفیتش و فهم جایگاه و کارکردش، می بایست در وهله اول در افق سنت های تاریخی ـ ربانی مورد مطالعه قرار گیرد. 🔹برای فهم ماهیت و جایگاه انتقام در جامعه دینی، می بایست توجهی به القاب (حضرت اسماعیل علیه السلام) و (امیرالمؤمنین و سیدالشهداء علیهما السلام) کرد. بنا به مشیت بالغه خدای متعال، حضرت حق جلّت عظمته در تاریخ، قربانی ای دارد که احساسات مؤمنین را با آن برانگیخته است؛ 🔹این برانگیختگی احساسی که در آیات و روایات به (توبه/15) و درمان آن به (توبه/14) تعبیر شده است، دو اثر مهم؛ یکی در روابط درونی جامعه دینی و یکی در رابطه جامعه دینی با غیر خود دارد. 🔹در درون جامعه دینی مهمترین اثر غیظ قلوب مؤمنین، بر اساس روایات یکی تعلق و استغاثه به خدای متعال برای گرفتن انتقام است؛ (َ در زیارت سیدالشهداء می خوانیم: أَنَّكَ ثَارُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ وَ الدَّمُ الَّذِي ... لَا يُدْرِكُهُ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَه‏؛ کامل الزیارات/زیارة اخری/216) یا در دعای صدیقه طاهره سلام الله علیها می خوانیم:َ اللَّهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَهَا مِمَّنْ ظَلَمَهَا وَ اسْتَخَفَّ بِحَقِّهَا وَ كُنِ الثَّائِرَ اللَّهُمَّ بِدَمِ أَوْلَادِهَا و همین غیظ قلب، زمینه پیوستن به اولیای الهی برای خونخواهی میگردد. (اشاره به گرد آمدن مردم حول حضرت بقیه الله عج با شعار یا لثارات الحسین ع؛ این الطالب بدم .... ) همچنین مسئله غیظ قلب و انتقام، یکی از مهمترین عوامل تبری جامعه دینی از مستکبرین و صف بندی و قتال با اولیای طاغوت است. همانطور که در بسیاری از زیارات سیدالشهداء علیه السلام با سلام شروع می گردد و در نهایت به لعن و حرب با اعدای خدای متعال و طلب ثار و خونخواهی در معیت امام منصور علیه السلام ختم می گردد. 🔹حال با توجه به جایگاه مسئله غیظ قلب و انتقام در منزلت تاریخی آن لازم است که مسئله انتقام سردارانی مانند حاج قاسم و دانشمندانی مانند فخری زاده عزیز را تحلیل و آسیب شناسی کنیم:👇 ➖از منظر انسجام درونی هر چند جمهوری اسلامی به درستی، مسئله انتقام سرداران و دانشمندان خود را به مسئله قصاص قاتلین فرو نکاهیده است، ولی متأسفانه مناسبی برای ضرب این غیظ قلب در حرکت تمدن ساز انقلاب اسلامی پیدا نکرده و عملاً با وعده های بلندمدت موجب سرخوردگی حس انتقام گردیده است که در صورت تداوم چنین رویه ی غلطی می بایست منتظر بی‌حسی و کرختی جامعه در چنین حادثه هایی بود. تأملی در حادثه عاشورا و رمز جریان یافتن تاریخی آن، این نکته را آشکار می سازد که بقای احساسات نسبت به یک حادثه، در بستر زمان، نیازمند فناوری های اجتماعی متناسبی است که بتوانند متضمن و حامل روح آن حادثه در بستر زمان باشد که این فناوری اجتماعی در خصوص واقعه عاشورا، همانا نهاد روضه و بکاء و نهاد زیارت سیدالشهداء است که مانع از افول و تنزل احساسات قلبی مؤمنین نسبت به حادثه عاشوراء می گردد. ➖از منظر مقابله با دشمنان نیز، انتقام می بایست جبهه دشمن را نشانه رود و با قطع رابطه فرمان و تبعیت بین ائمه کفر و بدنه جامعه‌ی آنها، زمینه فروپاشی اجتماعی آنها را فراهم آورد. این مهم جز با برانگختن جامعه باطل امکان‌پذیر نخواهد بود. جامعه باطل بنا به آیات قرآنی برخوردار از ائتلاف قلوب نیست و در زیر تجمع ظاهری آنها، برخوردار از قلوبی پراکنده و ناهمساز هستند (حشر/14) که در صورت مواجهه شدن با سختی و عذاب، پیوندشان از هم می گسلد (بقره/166) . بر این اساس به نظر می رسد یکی از آسیبهای خونخواهی ما بر می گردد به و بخشیدن به هویت جمعیِ شکننده‌ی دشمنان؛ به صورتی که منافع کل جریان باطل را توأمان مورد هجمه قرار می دهیم که این کار موجب به هم پیوستگی بیشتر جامعه باطل به یکدیگر می شود، در حالی که استراتژی انتقام می بایست، منافع ائمه الکفر را نشانه رود که سایر آحاد جامعه باطل، امکان سوا کردن حساب خود از ائمه الکفر را داشته باشند. ❇️ تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۱۰/۱۴