هدایت شده از سید مصطفی مدرس
سید آرش وکیلیان دیدن تصویر کلی صحنه به نظرم آنچه در این بحث ها گم شده دیدن تصویر کلی تر صحنه در اثر تمرکز بر جزییات میدانی است. محیط داخلی: ۱-فشار اقتصادی مستمر طی دهه ۹۰ ایجاد فرسایش سرمایه اجتماعی در کشور کرده و مردم ناراضی زودتر معترض میشوند. بخصوص که چشم‌اندازی از بهبود وضع از سمت دولت ارایه نمیشود. ۲- انتخابات های غیررقابتی با مشارکت پایین، امکان آزادسازی مطالبات سیاسی در چارچوب نظام را نداده و با تضعیف نیروهای سیاسی داخل نظام، زمینه برای رشد مطالبات رادیکال فراهم شده. ۳- تعارض سیاست های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی منجر به شکل گیری «ناجنبش مدنی» مطالبه حقوق و آزادی زنان شده است که یک برونداد آن بی حجابی است. ۴- بازی های رایانه ای و رسانه های اجتماعی منجر به تغییر جامعه پذیری قشری از جوانان و نوجوانان شده و آنها را از سنت های اسلامی-ایرانی گسسته. ۵- فساد و رابطه سالاری در انتصابات منجر به ضعف عملکرد دستگاه های حکومتی و دولتی شده و امکان مدیریت قوی میدانی را سلب کرده. ۶- در اثر ضعف نهادهای دینی و رسانه ای، ایدئولوگ های موثر با توان تبلیغ و ترویج انقلاب اسلامی اندک شمار و کم ارتباط هستند و جای آنها را سلبریتی های ضدملی گرفته اند. محیط خارجی: ۱- آمریکا و اروپا سیاست جنگ نرم حساب شده ای را انجام میدهند و در مقابل رسانه های جمهوری اسلامی ضعیف و منفعل هستند. ۲- عملیات رسانه ای قوی و منسجمی برای برانگیختن هیجانات و سازماندهی اعتراضات و اغتشاشات بر بستر شبکه های اجتماعی از خارج از کشور طراحی و اجرا شده است. ۳- گروه های برانداز ضدانقلاب با پشتیبانی نهادهای اطلاعاتی نیروهای عملیاتی رادیکال و مسلح را در کشور به کار گرفته اند. در نهایت، وضعیت به گونه ای رقم خورده که آتش هیجانات جامعه را ملتهب کرده و اغتشاشات و درگیری های خیابانی با مطالبات رادیکال رقم خورده. چه باید کرد: کوتاه مدت: ۱- آرام سازی میدان در اسرع وقت با قطع کامل ابزارهای ارتباطی و شبکه های اجتماعی جهت جلوگیری از تسری هیجانات ۲- بسیج اجتماعی گسترده برای مقابله با اغتشاش و آشوب نظیر ۹ دی ۳- برخورد قاطع و خشن با عوامل اصلی ضدنظم عمومی به منظور بی اعتبارسازی و ایجاد وحشت بلندمدت: ۱- اتخاذ کامل قانون اساسی به عنوان میثاق ملی و اجرای بی کم و کاست آن همراه با بازنگری در مواد اجرایی بخصوص در حوزه قوه مقننه جهت بازسازی امکان سیاست ورزی ۲- بازنگری اساسی در برنامه های توسعه با رویکرد حصول جامعه مطلوب انقلاب اسلامی به جای تمرکز بر موضوعات عمرانی اقتصادی و عملیاتی دولت ۳- کادرسازی و شبکه سازی اجتماعی حول نهادهای دینی و بازسازی جریان تبلیغ و دعوت اجتماعی احیای مطالبه ارزش های بنیادین دینی ، بدون تمرکز بر ظواهر شرعی ۴- بازنگری اساسی در ساختار و فرایند دستگاه های فرهنگی و رسانه ای کشور به طوری که به جای روال بروکراتیک معطوف به اجرای تکالیف روتین در خدمت اهداف انقلاب اسلامی باشند. ۵- بازسازی سیاست به عنوان نقطه اتصال امامت و امت و دولت و مردم با امکان مشارکت گروه ها و افکار مختلف در چارچوب نظام و عدول از فرضیه نادرست حذف سیاست و ارتقای کارایی با ایجاد یکپارچگی تصنعی نهادهای اجرایی ۶- تاکید بر اهمیت شریعت همزمان با کاهش مداخله پلیسی حکومت در حوزه ظواهر شریعت و بهره گیری از ظرفیت امر به معروف و نهی از منکر مردمی به جای روش های پلیسی (به استثنای افراد مفسد) ۷- اعمال حاکمیت ملی بر فضای مجازی و ایجاد شرایط برقراری ارتباط سالم و انتفاع مشروع در فضای مجازی کشور به دور از مداخله خارجی و منفعت طلبی داخلی (سعی کردم کلمات را دقیق به کار ببرم. تقریبا تمام این موارد بلندمدت در مقابل وضع فعلی قرار دارد.)