#غرب_شناسی
حبیب اله بابائی
شنبه ۲۱-۱۱-۱۳۹۶
▪️ ۹ غربشناسی (بحرانها)
شهرنشینی، تحولات صنعتی، افزایش جمعیت، افزایش تولید (گاه تا 100 برابر در 50 سال)، بحران مواد خام و اشباع مصرف در اروپا مشکلات بزرگی را در قرن نوزدهم بوجود آورد. این مشکلات موجب شد که رقابتهای سختی بین کشورهای اروپایی بوجود آید و استعمارگری و سلطۀ اقتصادی بر مستعمرات وارد مرحلۀ تازهای شود. به این دورۀ تاریخی (یعنی از سده پانزدهم تا سده بیستم) دوران مدرن و حاصل آن را مدرنیته میگویند، که البته خود شامل مدرنیتههای مختلف در ساحتهای مختلف بوده است، مانند مدرنیته سیاسی (دموکراسی و حقوق شهروندی)، مدرنیته علمی (علم جدید و تکنولوژی مدرن)، مدرنیته زیباییشناختی (مفهوم جدید از ذوق)، و مدرنیته فلسفی که نقطۀ عطف آن در جنبش فلسفی «روشنگری» در قرن 18 م رخ نمود. دوران مدرن، دوران یکرنگ نبوده و مقاومتها و چالشهایی را موجب گشته است که نمونه آن را میتوان در جنبش رمانتیسم در اواخر قرن هجدهم و قرن نوزدهم مشاهده کرد که جنبشی بود علیه روشنگری با تأکید مولفههایی مانند هنر، تخیل، و معنویت.
قرن بیستم، قرن تحولات بنیادین و سریع در مغربزمین در حوزههای علم و فناوری (مانند ارتباطات و رسانههای گروهی)، عرصههای سیاسی (مانند جنگ هستهای، تطورات جدید در استعمارگری)، حوزههای سرگرمی (مانند فیلم و موسیقی و ورزش)، عرصۀ فیزیولوژیک (بیماریهای جدید، داروهای جدید، و پیشرفتهای نویی همچون شبیهسازی، و مهندسی ژنتیک)، و دنیای مربوط به منابع طبیعی (استفادۀ گسترده از نفت در صنعت و پیدایش بحرانهای محیط زیست) بود. در این دوره، جنگ جهانی اول (1918ـ1914م) و جنگ جهانی دوم (1945-1939) نقطۀ عطفی بود در گذر از دنیای مدرن به جهان جدید پسامدرن که در آن به تعبیر گئورگ زیمل، انسان غربی وارد عصر بیشکلی میشود و به تعبیر فرانکلین بومر فرد اروپایی مرحله «اضطراب»ِ تاریخی اش را تجربه میکند.
ااا🔸✾═─┅─┅─
* ارتباط با مدیر :
@hekmat_erfan
* لینک کانال:
@hekmaterfani
🌱